معتادان گمنام منطقه یک ایران 
آنچه که بیش از هر مسئله دیگری سالها باعث ایجاد تنش و نا امنی در زندگی من شده بود چیزی غیر ازاین نبود که من به عنوان یک معتاد که بیماری اعتیاد را با خود به یدک می کشم استعدادم در بد بودن به مراتب بیش از خوب بودن است، همانطور که در دوران اعتیاد فعالم قدرت تخریبی بسیار بالایی درلطمه زدن به خودم، خانواده و جامعه ام داشتم امروز هم در پاکی و با اینکه عضوی از انجمن می باشم گاها این قدرت ویرانگر را می بینم و من این توانایی را دارم که باز هم صدمات جبران ناپذیری به خودم ودیگران بزنم نگاهی کوتاه به حضور چند ساله ام در برنامه موید همین امر است، آنچه بیش از هر چیز باید بدانم این است با حضور در برنامه از وجود بیماریی به نام اعتیاد در درون خودم آگاه شدم، انگاردرمانی در روزهای اولیه به طور معجزه آسا وجود ندارد، بهبودی یک فرایند تدریجی است و نیازمند داشتن حوصله و به دست آورن دانش آن است، قدمها به عنوان قدرتمندترین ابزار بهبودی راه را برای هر معتادی که تمایل به تجربه زندگی جدیدی را دارد باز می کند.
آنچه با کارکرد قدمها نصیب ما می شود این است که فرایند بهبودی ارتباط مستقیمی با پاکسازی ذهن دارد ذهن من انباری از اطلاعات ریز و درشتی بود که در طی سالیان دراز خواسته و یا نخواسته به من تحمیل شده بود و شخصیت من را شکل داده بود من هر کسی بودم و در قالب هر کسی می توانستم زندگی کنم الا در در قالب خودم، مطمئنم که همه بودم اماخودم نبودم، سالها زندگی با کسانی که بیشترشان به نوعی در تهیه و مصرف مخدر دست داشتند مرا تبدیل به آن کسی کرده بود که نباید باشم،این یعنی اینکه من نیاز دارم با تلاشی بزرگ از این ذهن الوده آزاد شوم و با پاکسازی ذهن فرایند بهبودی که همان رسیدن به خود واقعی ام است را آغاز کنم. در روزهای اولیه ورودم به جلسات «Na» و در آن روزهایی که در تکاپوی رهایی از بند اسارت مواد مخدر بودم رهایی از این مصیبت گریبان گرفته من معجزه ای فوق العاده بود حضور در جلسات «Na» آب سردی بود بر آتشی که از جهنم اعتیاد فعال با خود حمل می کردم روز های اول معجزه و اتفاقی بزرگ در زندگی من رخ داد که هرگز خاطره خوب آن روزها را فراموش نمی کنم ولی پس از گذر چند صباحی در برنامه بیماری اعتیاد با نقش تخریبی خود باز هم مشکل آفرین شد بیماری اعتیاد در بسیاری از امور زندگی باز هم برگ برنده را داشت و با ایجاد تنش در قسمتهای مختلف زندگی ام مرا به دوئلی دعوت کرد که با اندکی واقع بینی می شد پیش بینی کرد که بازنده این دوئل بدون شک من بودم،بنابراین یافتن راهکاری برای غلبه بر بیماری اعتیاد و فاصله گرفتن از اینهمه تشویش و سردر گمی غیر قابل اجتناب بود. راه حل کاربردی برنامه یعنی کارکرد قدمها راهی برای بیداری روحانی می باشد. کارکرد قدمها تجربه زندگی جدید بدون تشویش و نگرانی،تجربه زندگی که در آن امید وتلاش دو رکن اصلی آن بودند را برای من به ارمغان آورد،کارکرد قدمها به من آموخت که بی باکانه و جستجوگرانه اهدافم را دنبال کنم و ودر به دست اوردن آرزوهایم ترسهایم را در ویترین خاطراتم پنهان کنم،قدمها التیام زخمهای قدیمی بود زخمهای باقی مانده از جدال نابرابر با مواد مخدر، کارکرد قدمها راه حل پاکسازی ذهن از تمامی اطلاعات بی ارزش درون آن بود.
با کارکردقدمها به سادگی آموختم فرایند بهبودی یعنی جابجایی اراده شخصی من با اراده خداوند،اگاهی از خواست او و قدرت اجراییش راه حل تمامی مشکلات است.
داریوش.ع تهران
بسیار عالی
جالبه وقتی تجربیات اعضا رو تو زمینه های مختلف زندگیشون میشنویم یا میخونیم چیزی که همشون مشترکه اینه که به قدم های دوازده گانه معتادان گمنام اشاره میکنن و همه میدونن که محور اصلی برنامه ما کمک یک معتاد به معتاد دیگه از طریق دوازده قدم هستش
امیدوارم تاثیرات روحانی قدم ها تو زندگی همه اعضای برنامه معتادان گمنام جاری بشه
توانایی ما دراحساس شادی کردن و سپاسگزار بودن می تواند نتیجۀ مستقیم رنج هایی باشد که درگذشته کشیده ایم.
پاک بود ن تنها, تضمین نمی کند که اتفاقات ناخوشایند برایمان نیافتند اما اصول نهفته در قدمها به ما می آموزند زندگی
را طبق شرایط زندگی بپذیریم. آنها همچنین شهامت, نیرو و خردی را به ما می دهند تا بواسطۀ آنها بتوانیم تحت هر
شرایطی پاک بمانیم. ما می توانیم علی رغم تجارب دردناک گذشته, زندگی هایی مملو از شادی داشته و هدفمند باشیم.
ایمان ما باعث می شود بدون آنکه دلیلی برای انجام کارهای مورد نیاز ببینیم, آنها را انجام دهیم.
کتاب پاک زیستن بخش دردهای رشد