معتادان گمنام منطقه یک ایران 

نقطه وصل

نقطه وصل

نقطه وصل

سلام و درود خدمت همدردان عزیزم نقطة اتصال من به NA از زندان شروع شد. و روزی که روانه عاقبت تلخ خود بودم به دلیل مصرف و تهیه مواد مخدر با جرم سرقت خود را در زندان یافتم . و با کمال سرعت در سرازیری انزوا و مرگ کاملاً بی تحرک و خشک شده بودم و کاری هم از دستم بر نمی آمد تا جایی که خود را در پست ترین نقطة آن زندان ، یعنی یکی ازتوالت های خراب آن دیدم که با آشفتگی کامل هم در بیرون زندان و هم در درون زندان گریه کنان بدنبال مصرف بودم و هیچ امیدی به ادامة زندگی دیگر نداشتم و از خدا همان لحظه با دلی شکسته خواستم که خدایا اگر من قرار است این طور زندگی کنم این زندگی را نمی خواهم و من را از این دنیا ببر. در همین حال و هوا بودم که یکدفعه در بلندگو اعلام کردند آقایانی که با مواد مخدر مشکل دارند بچه های NA از بیرون آمده اند که امروز می فهمم بچه های H&I به آن ها می گفتند من هم تا کمی قبل ازآن با NA آشنایی داشتم. درواقع چندبار تجربه ترک داشتم و چند جلسه ای هم به جلسات NA رفته بودم و می دانستم آن ها چه کسانی هستند. در آن لحظه چنان نور امیدی در دل من شکل گرفت که در این مدتی که در برنامه هستم دیگر آن نقطة ناامیدی و انزوا را تجربه نکردم، خدارو شکر. بله آن ها کسانی بودند که دقیقاً در همان موعدی که باید آنجا باشند حضور پیدا کردند و با رفتن در آن جلسه چنان شور و شوقی در من ایجاد شد که در همان جلسه عهد کردم با خود و خدای خودم دیگر هیچ وقت به آن ها و جلسات بی وفا نشوم و تا به امروز به کمک خدا، راهنما، قدمها، نشریات و خدمت به برنامه وفادار مانده ام. آری امروز من هم یک خدمتگزار در همان کمیته یعنی لابلای بچه های H&I هستم و افتخار می کنم که جزئی از NA هستم.

بازگشت به صفحه اصلی نسخه مهرماه

درباره نویسنده

مطالب مرتبط

2 نظر

  1. مسئول نشریات وعده

    درمان اعتیادمان را با قطع مصرف شروع میکنیم. بسیاری از ما به دنبال جواب می گشتیم، اما نمیتوانستیم راه حلی پیدا کنیم، تا بالاخره یکدیگر را پیدا کردیم. به محض اینکه خود را معتاد معرفی کنیم، امکان کمک فراهم می شود و می توانیم قسمتی از وجود خود را در معتادان دیگر ببینیم و در خود نیز قسمتی از وجود آنها را پیدا کنیم‌. این اگاهی باعث می شود بتوانیم به یکدیگر کمک کنیم. تا زمانی که معتادان پاکی را که حاضر باشند، بهبودی خود را با ما مشارکت کنند، پیدا نکرده بودیم، آینده ما نا امید کننده به نظر می رسید.
    کتاب پایه

    پاسخ

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *