معتادان گمنام منطقه یک ایران 

روح سنت ها : خود اتکایی

روح سنت ها خود اتکایی

روح سنت ها : خود اتکایی . وقـت مشـارکت هـا بـه پایـان رسـیده بــود. گرداننده جلسه را بــه منشــی واگذار کــرد.منشی هــم از پمفلـت (برگــه روبــروش) شــروع بــه خوانــدن کــرد.بعــد از چندخــط گفــت: قبــل از اینکــه سـبد پــول بــه گـردش دربیـاد از دوست سـخنران مون درخواست مـی کنــم چنــد دقیقــه درمــورد سـبد سنت هفتـم مشـارکت کنــد.

یکــی از اعضــا کــه از قبــل مشـخص شـده بـود خـودش رو معرفـی و بعـد مشـارکتش رو شـروع کـرد. یادمه مشــارکتش از خــود اتکایــی و نقــش اصــول در زندگــی شــخصی و ســهم منصفانــه و حمایــت ســبد پــول بــود. بــه حرفهــاش بــا دقــت گــوش مــی کــردم و در همیــن حیــن بــا خــودم فکــر مــی کــردم. انــگار ســالها بــود مــی خواســتم رو پــای خــودم بایســتم. امــا نمــی دونســتم چــه جــوری و از کجـا بایـد شـروع کنـم. مطمئـن نبـودم کــه مــن هــم مــی تونــم یــا نــه.

یــادم افتـاد کـه چقـدر در زندگـی شـخصیم بـرای بـرآورده کـردن نیازهـام مشـکل داشـتم. مـن کـه همیشـه منتظـر بـودم دیگــران دســتم رو بگیــرن و همیشــه هــم اونــا رو مقصــر مشــکالت زندگیــم مــی دونســتم حــالا بایــد یــه کاری مــی کــردم بایــد از یــه جــا شــروع میکــردم.

ایــن دفعــه تــو جلســه بیــن دیگــر اعضا.تصمیــم گرفتــم از همیــن حـالا شـروع کنـم. صحبتهای سـخنران بـه پایـان رسـید. دسـتم رو کـردم تـو جیبــم و بــا اینکــه پــول کمــی داشــتم مقــداری از اون رو تــو ســبد انداختــم. تـو اون جلسـه و اون لحظـه احساسـات متفاوتــی رو تجربــه کــردم. هنــوز هــم خیلـی از تاثیـرات کارم مطمئـن نبـودم. فقــط مــی خواســتم یــه راه جدیــد رو امتحــان کنــم تــا شــاید منــم از شــر مشــکالتم رهــا بشــم.

جلسـه بعـدی کـه شـرکت کـردم هیـچ پولـی نداشـتم. بـه بچـه هایـی کـه تـو ســبد پــول مــی انداختــن نــگاه مــی کـردم. تـو ذهنـم فکـر اونهـا روقضـاوت مـی کـردم. بـا خـود مـی گفتـم الان که مــن پــول نــدارم دیگــران چــه فکــری راجـع بـه مـن می کنـن. یـاد مشـارکت سـخنران افتـادم کـه مـی گفـت مهمتر از اینکـه پـول داشـته باشـی یا نداشـته باشــی، حمایــت بــه انــدازه ســهم منصفانـه اسـت کـه مـیشـه بـه روش هــای مختلــف انجــام بــدی. بعـد از گذشـت مدتی بـا تکـرار و تمرین همیــن کارهــای بــه ظاهــر ســاده، کــم کـم خوداتکایـی رو یـاد گرفتـم.

کـم کم مسـئولیت هـام بیشـتر شـدن. سـرکار رفتــم. تــو خونــه کارای شــخصیم رو خـودم انجـام دادم. زمانـی کـه در جمـع هســتم نقــش خودمــو ســهم خودمــو مـی پذیـرم. منتظـر دیگـران نیسـتم تا همـه کارهـا رو انجـام بـدن. سـعی مـی کنـم در خدمـت گـروه و جامعـه باشـم. فهمیــدم خوداتکایــی بــه منزلــه قطــع ارتبـاط بـا دیگـران نیسـت. بلکـه دقیقا انجــام همــان ســهم منصفانــه خــودم تـوی ارتباطمـه.

الان خیلــی وقتــه شــاغل شــدم، بــا دیگــران در ارتبــاط هســتم و وظایــف خـودم رو انجـام مـی دم. تـوی محـل کار و زندگیـم از دیگـران توقعـات و انتظارات بیجــا نــدارم و ســعی مــی کنــم نقــش خــودم رو انجــام بــدم.

تــو برنامــه بــه مــن خدمــت کــردن رو یــاد دادن. متوجــه شــدم بایــد بــه دیگـران خدمـت کنـم تـا طعم شـیرین بهبــودی رو بچشــم. مــن هــم شــروع کـردم بـه خدمـت هـر چنـد خیلـی از اوقـات مسـائل برخـاف میـل شـخصیم پیــش مــی رفــت ولــی کــم کــم رشــد کــردم بــزرگ شــدم. معنــای اتحــاد روبیشــتر درک کــردم و عشــق روتــو خدمــت تجربــه کــردم.

فهمیــدم خوداتکایــی کــه تــو برنامــه ازش حــرف مــی زنــن خودخواهــی و تکــروی نیســت. تــو خدمتــم دیگــران بهـم کمـک مـی کنـن و مـن هـم یـاد گرفتـم علیرغـم متکـی بـه خـود بـودن از دوســتانم در برنامــه کمــک بگیــرم.

خـوب مـا تـوی برنامـه کمکـی از خـارج دریافــت نمــی کنیــم. ولــی هزینــه هــا رو از کمکهـای داوطلبانـه اعضـا تامیـن مــی کنیــم، باروشــهای مختلفــی مثــل پــول انداختــن تــو ســبد، مســئوالنه خــرج کــردن، خدمــت کــردن، کمــک بــه خدمتگــزاران ، حمایــت ســاختار خدماتـی، بلوکـه نکـردن پـول، پذیـرای همدیگــر بــودن و کلــی کارهایــی از ایــن دســت.

امــروز مســئولیت هــای ِ زندگیـم خیلـی بیشـتر از قبـل، اونها رو میپذیــرم، حرکــت مــی کنــم و ســهم منصفانـه خـودم رو انجام مـی دم. نتیجه هــم هــر چــی کــه باشــه ســعی مــی کنـم بپذیـرم و بـه روابـط تـازه ام فکـر مـی کنـم. تـو زندگیـم امیـد پـر رنگتـر از همیشـه اسـت و مادامیکـه ایـن راه رو دنبــال مــی کنــم از هیــچ چیــز واهمــه نخواهــم داشــت…

درباره نویسنده

مطالب مرتبط

3 نظر

  1. مسئول نشریات وعده

    زندگی بر طبق سنت هفت به این معنی نیست که به گونه ای مستقل باشیم که باعث انزوای ما شود. اصول این سنت ما را کمک میکند که مسئولیت خود و تصمیماتمان را بر عهده گیریم.
    اصول راهنما روح سنت ها

    پاسخ
  2. مسئول نشریات وعده

    حتی برای ان دسته از ما که اعتقاد داریم سنت ها ربطی به زندگی شخصی ما ندارد، باز هم سنت هفت اهمیت خاصی دارد. تمرین خوداتکایی تغییری بزرگ برای اکثر مااست. معتاد و مسئولیت ترکیب و آمیزه مشکلی هستند. ما گرایش داریم تا با طمع، حسادت، مسئولیت و کنترل، بدگمانی، عدم امنیت و ترس دست به گریبان هستیم. سنت هفت به ما روشی جهت رهایی از این نواقص شخصیتی ارائه میکند و از این طریق ما یاد میگیریم که برای خود و اعمالمان پاسخگو باشیم.
    اصول راهنما: روح سنت ها

    پاسخ
  3. مسئول نشریات وعده

    📅۲ فروردین                      

    🌺 اصل اتکا به خود

    ✅«در دوران اعتیاد خود، به مردم، مکانها و چیزها وابسته بودیم. از آنها انتظار داشتیم ما را حمایت کنند و چیزهایی را که متوجه کمبود آن در خود میشدیم، فراهم کنند.»

    📘کتاب پایه

    🙏🌷🙏🌷🙏🌷🙏🌷

    📜در عالم حیوانات، موجودی هست که با استفاده از دیگران رشد میکند و زالو نامیده میشود. این موجود به افراد میچسبد و چیزهای مورد نیاز خود را دریافت میکند. وقتی یک قربانی زالو را از خود وا میکند، این موجود صرفاً به سراغ فرد دیگری میرود.    

    📜در دوران اعتیاد فعال، ما نیز به همین ترتیب رفتار کردیم. از خانواده ها، دوستان و جوامع خود سوء استفاده کردیم. آگاهانه یا ناآگاهانه تقریباً از هر کسی که با او روبرو میشدیم، چیزی را بیدلیل می ستاندیم.    

    📜وقتی در اولین جلسه خود، گرداندن سبد را مشاهده کردیم، شاید تصور کرده باشیم: «اتکا به خود! حالا این ایده عجیب چیست؟» همان طور که نگاه میکردیم، متوجه چیزی شدیم. این معتادان متکی به خود آزاد بودند. با پرداخت سهم خود، به این مزیت دست یافته بودند که خودشان تصمیم گیری کنند. 

    📜با به کار بردن اصل اتکا به خود در زندگی شخصی، به همین نوع آزادی دست پیدا میکنیم. دیگر هیچ کسی حق ندارد به ما بگوید کجا زندگی کنیم، زیرا اجاره خود را میپردازیم. میتوانیم با انتخاب خود غذا بخوریم، لباس بپوشیم یا رانندگی کنیم، زیرا خود ما این چیزها را فراهم میکنیم. 

    📜بر خلاف زالو نباید برای بقا به دیگران وابسته باشیم. هر چه مسئولیت بیشتری را قبول میکنیم، آزادی بیشتری را به دست می آوریم.

    🎁فقط برای امروز: 

    📜در این آزادی که میتوانم با حمایت از خود به دست بیاورم، محدودیتی وجود ندارد. امروز مسئولیت شخصی را میپذیرم و سهم خود را میپردازم.

    پاسخ

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *