معتادان گمنام منطقه یک ایران 
چالش تصویر:برداشتی از سنت نهم لطفا برداشت های خودتان از تصویر روبرو را در چند سطر برای ما ارسال نمایید. مطالب ارسالی شما را در صفحات مجازی مجله به اشتراک گذاشته و مطالب برگزیده در شماره بعدی چاپ می‌گردند.
دیدگاه اول
بی مقدمه می نویسم.
سوله‌ی بحران فدک؛ فکر کنم هفت یا هشت سال پیش بود. یادمه اونموقع توی کمیته‌ی کارگاهها ی شمال شرق خدمت می‌کردم. البته به عنوان یکی از بازوهای این کمیته. خاطرم هست یک روز جمعه و طبق برنامه های از قبل مشخص شده قرار بود یک کارگاه آموزشی برگزار بشه.
از شما خوانندگان محترم عذرخواهی می کنم که مثل یک عضو سازمانی برای یک جمعیت سازمان یافته، مطلب رو نمی نویسم. چون اصلا قراره درباره سنت نهم بنویسم این که NA تحت این عنوان هرگز نبایست سازماندهی شود اما ما می توانیم…
روز جمعه از راه رسید و قبل از حضور اعضا، تیم کمیته کارگاهها با چیدن صندلی ها و وسایل کمک آموزشی فضا را آماده و مهیا کردند و همه چیز با نظم و برنامه ریزی انجام می شد بدون حضور هیچ ناظم و مبصری، بدون هیچ رئیس و معاونی، بدون هیچ تذکر و عتاب و خطابه ای و اتفاقا برعکس با عشق و مسئولیت، با انگیزه و کاملا داوطلبانه و از سر تمایل؛ ما اونروز یک سازمان نبودیم ولی حیرت افراد سازمان حاضر در محل برگزاری کارگاه رو برانگیخته بودیم. ما موفق شده بودیم…
آنقدر با نظم و ترتیب و بدون حاشیه بودیم که مسئول وقت سازمان مربوطه از ما درخواست کرد که بتونه با رئیس ما صحبت کنه و ازش به خاطر این همه انسجام و هماهنگی تقدیر و تشکر به عمل بیاره و ما در پاسخ بهش گفتیم ما رئیس نداریم و این حرف ما باعث تعجبش شد و گمان کرد باهاش شوخی می کنیم. اما وقتی متوجه و در مورد نحوه‌ی فعالیت ما کاملا مطلع شد، آرزو کرد کاش اونها هم می تونستن افرادی رو در اختیار داشته باشند که آنقدر هماهنگ و مسئولانه در خدمت یک هدف فعالیت کنند و از کمترین امکانات، بهترین استفاده رو ببرن.
بله ما اونروز تونستیم تقریبا مثل باقی روزهایی که سعی کردیم، به اصول و ارزشهای برنامه معتادان گمنام وفادار باشیم موفق عمل کنیم و تولید جاذبه کنیم بدون هیچ اتلاف وقت و کاغذ بازی و اصطلاحا در گیر نشدن با نظام بروکراسی، اوضاع و فعالیت مون رو ساماندهی کنیم و با افتخار بدون داشتن رابطه‌ی رئیس و مرئوسی و فارغ از هرگونه مکاتبه و فرم درخواست و اعزام نیرو و چه و چه موثر عمل کنیم و پایبند باقی بمونیم به قدمها و سنتها و باید و نبایدهایش!!
دیدگاه دوم
اگر از بیرون به انجمن نگاه کنیم سوالاتی ذهن ما را مشغول خواهد کرد. مگر می شود این تعداد گروه ها و اعضای آن بدون رئیس و یا بالادستی بتوانند به کار خود ادامه دهند و سر و سامان داشته باشند، جالب است تازه می‌گویند: سادگی، کلید سمبل و نشان گر سادگی انجمن ما است.
با شروع برنامه همواره به دنبال رئیس و یا صاحب مجموعه میگشتم که روزی مشارکت یکی از اعضای قدیمی توجه مرا به خود جلب کرد: ما اینجا رئیس نداریم بلکه خدمتگزار داریم. گروه باید متمرکز روی سنت پنجم باقی بماند، پس اختیار کارهای بیرون را به ساختار خدماتی واگذار میکنیم.
سوال بعدی که به ذهنم رسید این بود: ساختار خدماتی چیست؟ کجاست؟ چه کسانی هستند؟ چه میکنند چگونه کارها را انجام میدهند؟ دفترچه آدرس جلسات به دستم رسید. نام برخی از خدمتگزاران (مطابق با رای وجدان آن روزها) در آن قید شده بود، آن سطح نامش هیئت نمایندگان بود. تیم اداری، رابطین و کمیته های فرعی که از روی نام کمیته می توانستم تشخیص بدهم که هرکدام چه هدفی دارند و چه کمکی به گروهها خواهند کرد.
شک من برای رئیس نداشتن برنامه بیشتر شد… چندی بعد نماینده بین گروه در گزارش خود اعلام کرد: فراخوان انتخاب برای مدیرعامل و هیئت مدیره و بازرس و علی البدل… باز هم سوال مجدد و شک بیشتر…
با مراجعه به خدمتگزاران متوجه شدم آنها فقط صوری هستند و صرفاً برای انجام امور اداری تشکیل می شوند وگرنه ما در انجمن رئیس نداریم.
آیا موارد فوق ما را از سادگی که گفتید دور نمی کند؟ خیر سادگی سر جای خودش اما بهانه ای برای نامرتب بودن نیست. واقعیت این است که اگر این کمیته ها و هیئت ها نباشند به احتمال قوی دچار هرج و مرج شده و از سادگی خارج خواهیم شد. اتفاقاً این ترتیب ها تضمین می کند که NA همچنان روش مستقیم و ساده خود را برای بهبودی حفظ کند.
اگر انجمن جهانی هستیم، از هیئت نمایندگان کجا خواهیم رفت؟ تازه متوجه شدم هیات نمایندگان فقط در ایران مرسوم است و در بقیه کشورها مثل اینکه نمایندگان گروه ها برای تشکیل کمیته های خود ناحیه را تشکیل می دهند، بعد از آن چه؟ همان نواحی برای هماهنگی‌های بیشتر شوراهای مناطق و شوراهای مناطق نیز برای آماده شدن جهت شرکت در کنفرانس خدمات جهانی که سالی یکبار برگزار میشود وجود دارند. ایران دارای دو شورای منطقه می باشد که یکی از آنها در فرامنطقه APF و دیگری در فرامنطقه EDM شرکت می کنند. هدف از تعریف و تشریح ساختار خدماتی صرفا برای این بود که بدانیم کارها چگونه انجام میشود وگرنه چه بسا طول و تفسیر آن برای برخی ترس را القا کند.با تمام تفاسیر، انجام تمام فعالیت های خدماتی ما اعم از برگزاری جلسات، راهنما شدن، رهجو شدن ،مشارکت های گروهی و تمام خدمات مذکور، همه و همه برای رساندن پیام به همدردی است که در عذاب است.
در پایان بابت فرصت خدمت از کلیه خدمتگذاران مجله سپاس گذارم
سنت نهم
« NA تحت اين عنوان، هرگز نبايست سازماندهى شود. اما مى‌توانيم هيأت هاى خدماتى يا كميته‌هايى تشكيل دهيم كه مستقيماً در برابر كسانى كه بدان هاخدمت مى‌كنند، مسئول باشند.»
اين سنت، طرز كار انجمن ما را تعريف مى‌كند. ما قبل از هر چيز بايد بفهميم كه NA چيست؟ معتادان‌گمنام، از معتادانى تشكيل شده است كه مايل به قطع مصرف هستند و بدين منظور گردهم آمده‌اند. جلسات ما، گردهما‌ي هايى هستند كه اعضاء به منظور پاك ماندن و رسانيدن پيام بهبودى در آن شركت مى‌كنند. قدمها وسنت‌هاى ما با نظم خاصّى تدوين و شماره‌گذارى شده و بدون ترتيب و دليل نيستند. آن ها سازماندهى شده‌اند امّا اين سازماندهى با آن چه كه در سنت نهم مورد نظراست، تفاوت دارد. در سنت نهم، منظوراز سازماندهى سلسله مراتب سازمانى، اداره كردن و كنترل است. بدين صورت، مفهوم سنت نهم كاملاّ واضح است. بدون اين سنت، انجمن ما در جهتى خلاف اصول روحانى قرار مى‌گيرد. در انجمن ما، خداوند مهربانى كه خود را در وجدان گروه بيان مى‌كند، مرجع نهائى ما است.
سنت نهم، نوع كارهايى را كه ما براى كمك به NA مى‌توانيم انجام دهيم براى‌مان مشخص مى‌كند. ما مى‌توانيم هيأت ها و كميته‌هايى تشكيل دهيم كه جوابگوى نيازهاى انجمن باشند و تنها دليل وجود آن ها خدمت به انجمن است. اين ماهيّت ساختار خدماتى است كه پس از طى مسير تكاملى خود در جزوه راهنماى خدماتى انجمن ما، تعريف شده است.
کتاب پایه
در کتابچه سفید خود میخوانیم که «NA انجمنی غیر انتفاعی و مرکب از زنان و مردانی است که اعتیاد به مواد مخدر مشکل اصلی زندگیشان بوده است. ما معتادان در حال بهبودی هستیم و اکنون به طور مرتب گرد هم میآییم تا با کمک یکدیگر پاکی خود را حفظ کنیم. NA به خودی خود انجمنی ساده است که از روش غیر حرفه ای کمک یک معتاد به معتادی دیگر برای درمان اعتیاد استفاده مینماید. ما انجمنی غیر حرفهای هستیم، نه سازمانی تبلیغاتی یا خدمات درمانی یا مجموعهای از مؤسسات درمانی، مقررات، شهریه، هیئتهای حاکمه نداریم و تنها لازمه عضویت ما تمایل افراد به قطع مصرف است. هدف اصلی مانیز تنها رساندن پیام بهبودی است. اینها برخی از معیارهای سنتی ماست که گروهها با استفاده از آنها خود را هدایت می کنند. مرجع نهایی هدایت در انجمن ما، نیرویی برتر است که در وجدان اعضای ما تجلی مییابد. برداشت ما از NA این چنین است. دلیل عملکرد مؤفق گروههای ما این است که سادگی عمل را رعایت می کنند تا مبادا برای رساندن پیام ساده و مستقیم از معتادی به معتادی دیگر، چیزی مانع راه آنها شود.
با تمام تأکیدی که سنت نهم برای ساده برگزار نمودن کارها دارد، باید توجه داشت این سادگی، بهانهای برای نامرتب بودن و عدم انضباط در کارهای خدماتی ما نیست. سنت نهم اذعان می کند که انجمن ما به منظور اجرای هدف اصلی خود، در هر صورت به تشکیلاتی نیاز دارد. به جای آنکه پیشنهاد کنیم گروههای NA خودشان سازمان یافته شوند، سنت نهم به گروهها پیشنهاد می کند هیئتها و کمیتههای مجزایی را برای تأمین نیازهای خود تشکیل دهند. در حالی که حرفهای نیستیم، ولی می توانیم افراد حرفهای را برای کمک استخدام کنیم. ما سازمان یافته نیز نیستیم، بلکه می توانیم هیئتها یا کمیتههایی را سازماندهی کنیم تا به ما خدمت کنند. این ترتیبات تضمین می کند که NA همچنان روش مستقیم و ساده خود را برای بهبودی حفظ می کند و در عین حال برای انجام خدماتی که تا حدی به سازماندهی و تشکیلات نیاز دارد، از توانایی برخوردار است. اما به خوبی می توانیم هیئتها و کمیتههایی ایجاد کنیم. حال از خود می پرسیم اصولا چه لزومی دارد چنین تشکیلاتی را داشته باشیم؟ این هیئتها و کمیتهها چه احتیاجاتی را می توانند برای ما برآورده کنند؟ برای پاسخ به این سؤال بیایید نگاهی به چگونگی تکامل یک گروه NA بیندازیم، درست همان کاری که در سنت هفتم انجام دادیم.
در ابتدای کار، اولین گروه NA در یک منطقه فقط لازم است اعضای خود را دور هم جمع کند تا آنها بتوانند به یکدیگر برای پاک ماندن کمک نموده و پیام خود را به معتادان دیگر منتقل نمایند. پس از مدتی که گروه رشد پیدا کرد، باید به فعالیتهایی را به منظور اداره جلسات انجام دهد و اطمینان حاصل کند پیام به مؤثرترین نحو ممکن به دیگران منتقل میشود. برای اینکه بهبودی تنها مسئله قابل توجه در جلسات باشد و مسائل جانبی باعث اختلال حواس شرکت کنندگان نشود، گروه به فعالیتهای مربوط به اداره جلسات به طور جداگانه رسیدگی می کند و جلسه NA را تا حد توان ساده برگزار می کند.
وقتی گروهی بزرگتر میشود، گروههای جدیدی از آن منشعب می گردد. به منظور حفظ دوستی و وحدتی که بین اعضای گروه اولیه به وجود آمده است، این گروههای جدید نمایندگانی را از طرف خود انتخاب می کنند تا در مواقع معینی با یکدیگر جلسه برگزار کنند. این نمایندگان برای کمک به یکدیگر اطلاعاتی راجع به طرز کار و فعالیت گروههای خود با نمایندگان گروههای دیگر در میان میگذارند و به یکدیگر کمک می کنند تا مشکلات گروه خود یا گروههای دیگر را حل نمایند. گاه و بیگاه این نمایندگان ممکن است از تمام گروههای NA دعوت کنند تا برای برگزاری یک جلسه گردهمایی مشترک دور هم جمع شوند.
دیر یا زود گروهها متوجه میشوند که از طریق کمیته نمایندگان می توانند فعالیتهای بالقوهای را به انجام رسانند. از طریق این کمیته، گروهها می توانند تواناییها و امکانات خود را ادغام نمایند و بدین طریق فعالیتهای خود را مؤثرتر انجام دهند و با کمک یکدیگر پیام خود را به مناقطی دورتر ارسال نمایند. گروهها ممکن است از کمیتههای خود بخواهند نشریاتی را به صورت عمده بخرند تا همه گروهها بتوانند کتابها و بروشورهای مورد نیاز خود را به آسانی در اختیار اعضای خود قرار دهند. همچنین گروهها می توانند از کمیتههای خود درخواست کنند دفترچه راهنمایی را جهت پخش در کلیه جلسات NA منتشر کنند تا معتادان از محل برگزاری این جلسات به آسانی مطلع شوند. گروهها میتوانند از طریق نمایندگان درخواست کنند اطلاعات عمومی، زندانها و بیمارستانها و برنامههای ارتباطات تلفنی برای معتادان مهیا گردد تا از این طریق معتادانی که شاید شفاها در مورد NA چیزی نمیشنوند، از وجود این انجمن مطلع شوند و آگاهی عمومی راجع به انجمن معتادان گمنام افزایش یابد. نکتهای که باید بدان توجه داشت این است که ایجاد چنین خدماتی مستقیما به احتیاجات گروه بستگی دارد. ما این هیئتها و کمیتهها را ایجاد می کنیم تا این نیازها را رفع و رجوع نمایند.
ابتدا گروهها احتیاجات خود را معین می کنند، سپس هیئتها و کمیته هایی را برای کمک رسانی به گروه ایجاد می نمایند. حال باید بدانیم پس از آنکه این هیئتها و کمیته ها تشکیل شدند، چگونه می توانیم اطمینان پیدا کنیم آنها در مقابل متقاضیان خود مسئول و پاسخگو خواهند بود؟ این اطمینان را از طریق برقراری ارتباط دائمی با آنها پیدا می کنیم. گروهها از طریق نمایندگان خود با هیئتها و کمیته های خدماتی، ارتباط برقرار می نمایند. گروهها به طور مرتب از وضعیت و فعالیت های خود گزارش تهیه می کنند. انها مشکلات، احتیاجات، عقاید، افکار و طرحهای خود را در گزارشات خود مطرح میکنند. این اطلاعات به هیئتها و کمیته ها کمک می کند احتیاجات گروه را بهتر بفهمند و در صدد رفع آنها برآیند.
ارتباط، خیابانی است دو طرفه و گروهها اطلاعات و راهنماییهای خود را با هیئتها و کمیته های خدماتی خود در میان می گذارند. سپس این هیئتها و کمیته ها به گروههایی که در مقابل آنها جوابگو هستند، نتیجه عملکرد، گزارش اقدامات و نقشه های خود را ارائه میکنند. هیئت ها و کمیته های خدماتی پاسخگو، مستقیما درباره مطالبی که بر روی گروهها اثر میگذارد، با آنها مشورت کرده و در ضمن از گروهها در مورد بعضی از مطالبی که تا آن روز جزو دستور جلسه و برنامه نبوده، راهنمایی میطلبند. ارتباط دو طرفه مرتب میان گروههای NAو هیئتها و کمیته های خدماتی جو پاسخگویی را ایجاد می نماید.
کاربرد اصول روحانی به دلیل آنکه سنت نهم گروهها را قادر به ایجاد ساختاری خدماتی میسازد که کار ساده ای هم نیست، بسیاری از ما فکر میکنیم سنت نهم بسیار پیچیده است. در حقیقت اصول روحانی نهفته در سنت نهم بسیار ساده اند. توجه اصلی سنت نهم به خود NA است، نه به ارتباط بین گروهها و هیئتهای خدماتی باید توجه داشت که در وهله اول ما انجمنی مرکب از معتادان در حال بهبودی هستیم که برای پاک ماندن به یکدیگر کمک می کنیم.
در معتادان گمنام خدمات سازمان یافته باید تا حد امکان از فعالیت گروهها متمایز باشد تا آنها بتوانند به سادگی و آزادانه هدف اصلی ما که کمک یک معتاد به معتادی دیگر است، را اجرا نمایند. هیئتها و کمیتهها در NA تنها پس از آنکه وجودشان لازم تشخیص داده شد، تشکیل مییابند و از سادهترین دستورالعملهای تشکیلاتی پیروی می کنند. ما آن کمیتهها را صرفا برای خدمت به خودمان تشکیل میدهیم و به هیچ عنوان در نظر نداریم که تشکیلات اداری پیچیده ایجاد کنیم.
سنت نهم از پیچیدگی و دشواری به دور است؛ در حقیقت به طور پیوسته از سادگی سخن میگوید. به همین منوال سنت نهم از اصل گمنامی یاد می کند. سنت نهم به NA توصیه می کند هرگز سازمان یافته نشود. این سنت به ما متذکر میگردد که نباید سلسله مراتب حکمروایی داشته باشیم، یعنی یک نوع دیوان سالاری از بالا به پایین که نظریات خود را به گروهها و اعضای ما دیکته کند. همان طور که قبلا در سنت دوم خواندیم، رهبران ما حکمران نیستند، بلکه خدمتگزارانی هستند که خط مشی خود را از وجدان دسته جمعی کسانی که به آنها خدمت می کنند، دریافت مینمایند. هدف اولیه ما – نه شخصیت خدمتگزاران مورد اعتماد ما – NA را به گونهای که میشناسیم، تعریف می کند. برای تأکید بر اصل گمنامی در سنت نهم، گروهها، هیئتهای خدماتی و کمیتههای ما از روشهای مختلفی برای تعویض رهبران ما استفاده می کنند تا اینکه شخصیت یک فرد بر ساختار NA غالب نگردد.
اصل دیگری که در سنت نهم کاربرد دارد، فروتنی است. یک گروه به تنهایی برای انجام هدف اصلی خود با محدودیت هایی روبرو می شود. تنها چیزی که این گروه در اختیار دارد، اعضای بسیار، وقت و سرمایه زیاد برای انتشار پیام است، ولی وقتی چند گروه توانایی و منابع خود را برای تشکیل هیئت یا کمیته ای خدماتی به کار میبرند، قدرت انها برای انجام هدف اصلی به مراتب افزایش مییابد. آنچه یک گروه به تنهایی نمیتواند به انجام برساند، چند گروه قادر به انجام آن خواهند شد. اصل فروتنی، شامل حال هیئت و کمیته های ذکر شده در سنت نهم نیز میگردد. این هیئتها و کمیته ها برای خدمتگزاری به گروهها ایجاد شده اند، نه برای حکومت کردن به آنها. آنها نسبت به گروهها، مسئولیت مستقیم دارند و تابع راهنمایی و دستور گروهها هستند. اگر چه هیئتها و کمیته های خدماتی ممکن است به گروهها کمک زیادی برای اجرای هدف اصلی نمایند، ولی NA در گروهها تجلی پیدا می کند، نه در کمیته هایی که به گروهها خدمت میکنند. احتیاط یکی از اصول هدایت کننده در روابط میان گروهها و هیئتها یا کمیته های خدماتی است. گروهها مسئولیت دارند احتیاجات خود را به دقت بررسی کنند و قبل از تشکیل هیئت یا کمیته با در نظر گرفتن جنبه احتیاط از لزوم وجود چنین تشکیلاتی اطمینان حاصل کنند. هیج چیز به اندازه چند کمیته یا هیئت فرعی که واقعاً نیازی به تشکیل آنها نبوده، سادگی NA را پیچیده نمی کند و اوضاع را بغرنج نمی نماید. وظایف گروهها با ایجاد یک هیئت یا کمیته برای رفع احتیاجات آنها به پایان نمی رسد. در حقیقت، کار آنها تازه شروع می شود. تا موقعی که یک کمیته فعال است، گروهها باید در جریان فعالیتهای ان باشند و راهنمایی خود را ادامه دهند. تنها در صورتی هیئتها و کمیتهها در قبال گروهها مسئولند که گروهها با خدمات آنها مسئولانه در ارتباط باشند.
در پایان، سنت نهم صحبت از وفاداری می کند. گروههای معتادان گمنام برای ایجاد هیئتها و کمیتههایی که بتوانند به آنها برای بهتر انجام دادن هدف اولیهشان کمک کنند، به هم میپیوندند و نظریات و تدابیر خود را با هم در میان گذاشته و با هم مشورت میکنند. این هیئتها و کمیتهها برای حکومت بر انجمن معتادان گمنام ایجاد نشدهاند، بلکه آنها برای اجرای صمیمانه مسئولیتی که از طرف گروه به آنها واگذار میشود، به وجود آمده اند. هیئتهای خدماتی و کمیتهها با وجود کمترین تشکیلات، کارهای محوله از طرف گروهها را انجام میدهند و گروهها را آزاد میگذارند آنچه را که بهتر از همه می توانند انجام دهند، ساده و مستقیم به انجام رسانند.
چگونگی عملکرد
ما درک می کنیم که “هرگزنباید سازماندهی شود” به معنای آن نیست که کارهایمان بدون برنامه ریزی
انجام گشته و غیرقابل پیش بینی باشند. جلسات مان در زمانها و مکان های مشخص برگزار می گردند
و ما وبسایت، خطوط تلفنی و آدرس جلسات ایجاد نموده و آنها را به روز نگاه می داریم. بنابراین،
برای اینکه بتوانیم رشد کنیم و بهبود یابیم، به نوعی سازماندهی نیاز داریم. اداره نمودن با حکومت
کردن یکی نیست و سازمان هایی که درخدمت بنا می کنیم، از نوعی نیستند که سنتِ نهم درموردشان
سخن می گوید. ما کاملأ تلاشهای خدماتی، آدرسِ جلسات و تقویم رویدادهایمان را سازمان داده و
مدیریت می کنیم. چیزی که هرگز سازماندهی نمی شود مهمترین بخشِ کارمان، یعنی: کمکِ یک معتاد
به معتادِ دیگر، کمک رسانی و مشارکت قلب به قلب است. آنچه که باعث می شود برنامۀ معتادان گمنام
مؤثرواقع گردد، زبانِ بی کلامِ همدلی است و بدونِ آن مابقیِ آنچه که انجام می دهیم مفهومی نخواهد
داشت.
ما آنچه را که گفته می شود سازماندهی نمی کنیم، و از قبل تصمیم نمی گیریم که کدام معتاد باید به
کدام معتاد کمک می کند. ما راهنما تعیین نمی کنیم، کسی را مجبور به قدم کارکردن نمی کنیم یا اصرار
نمی ورزیم که دوازده قدم باید به طریق خاصی کارشوند. امتحانی وجود ندارد که صلاحیتِ یک معتاد
را برای کمک به معتاد دیگری، به اثبات برساند. ما یکدیگر را مجبور به دادنِ تستِ عدمِ مصرف مواد
مخدر نمی کنیم و عضویت مان برمبنای کیفیت یا کمیتِ خدمت مان تعیین نمی گردد. ما هرگز نخواهیم
دانست که چه کسی زندگی ما یا زندگی معتادِ دیگری را نجات خواهد داد یا اینکه کدام معتاد پیام را
گرفته یا یک روزِ دیگر پاک خواهد ماند. هریک از ما تجربه نیرو و امیدمان را به روشِ خودمان
مشارکت می کنیم و نتیجۀ حاصله چیزی به مراتب بزرگتر از آنچه که هریک از ما بتوانیم مدیریت و
سازماندهی کنیم، خواهد بود – آن روحیۀ کمکِ یک معتاد به معتاد دیگری است.
کتاب اصول زاهنما روح سنتهایمان سنت نهم
🗞فصل دهم از کتاب پایه، عشق را اینگونه تعریف می‌کند: “انتقال شور زندگی از یک نفر به نفری دیگر.” ما اینکار را در جلسات خود، در “جلسه بعد از جلسه رسمی”، در صحبت‌های تلفنی، از طریق اینترنت، برگزاری پانل H&I، و نشریات‌مان انجام میدهیم. ما تجربه، نیرو و امیدمان را با یکدیگر به مشارکت می‌گذاریم تا به همدیگر کمک کنیم برای یک روز دیگر پاک بمانیم.
انجمن معتادان گمنام(NA) در قلب فکر، روح و اعمال ما زندگی می‌کند. ما معتادان گمنام هستیم، و کارهاییکه انجام میدهیم، شامل همدلی و اهمیت برای یکدیگر قائل شدن، و تجربه، نیرو و امیدی که در اختیار یکدیگر می‌گذاریم، همگی معنی این جمله هستند: “NA تحت این عنوان”
مانند هوایی است که استنشاق میکنیم، و ما را هنگامی که بهبودی را به مشارکت می‌گذاریم احاطه می‌کند. بین ما جاریست و دایم درحال تغییر است. همانگونه که نمی‌توانیم با نگه داشتن نفس خود اکسیژن را برای خودمان نگه داریم، بهبودی را نیز نمی‌توانیم فقط برای خود نگه داریم.
🗞”کتاب اصول راهنما: روح سنت‌های ما”
🗞ما همگی درک میکنیم که “هرگز نباید سازماندهی شود.” به معنی این نیست که ما کارها را بدون برنامه‌ریزی یا بدون پیش‌بینی انجام میدهیم. جلسات ما در زمان و مکان مشخص و منظمی برگزار میشوند، ما زمانبندی و برنامه مشخص، وبسایت و خطوط تلفنی بوجود می‌آوریم و آنها را حفظ میکنیم. ما به ساختار خود جهت رشد و بهبود یافتن نیاز داریم. مدیریت کردن به معنی حکومت کردن نیست، و ساختاری که ما برای خدمات بوجود می‌آوریم، آن سازماندهی نیست که این سنت به آن می‌پردازد. ما بطور مطلق فعالیتهای خدماتی، زمانبندی جلسات و برنامه رویدادهای خودرا سازمان میدهیم. چیزیکه هرگز سازماندهی نمی‌کنیم مهمترین قسمت از کار ما است و آن: کمک یک معتاد به معتاد دیگر و یاری رساندن و مشارکت از صمیم قلب است. زبان بی کلام همدلی چیزیست که باعث کارآیی NA میشود. بدون آن هر کار دیگری که انجام دهیم بی معنی خواهد بود.
🗞”کتاب اصول راهنما: روح سنت‌های ما”