معتادان گمنام منطقه یک ایران 

رهایی از اسارت

رهایی از اسارت

رهایی از اسارت

مــن خانــم پ.هســتم و در اصفهــان زندگــی مــی کنــم.

درسال ۱۳۸۰ در حالیکـه ۱۲ سال از اعتیـادم مـی گذشت، پیـام بهبـودی را از دوستی کـه بـا هـم مصرف مـی کردیـم دریافـت کـردم.

دوســتی کــه در حالیکــه مــن مصــرف کننــده بــودم، در خانــه خــودم بــه ســم زداییــش کمــک کــردم و درحــال حاضــر از اعضــای قدیمــی و پاکــی بالای شـهرمان، محسـوب میشــود.

بعــد از دریافــت پیــام انجمـن، ابتـدا بـا نابـاوری و تمســخر بــا آن روبــه رو شــدم امــا در نهایــت بعــد از دو ســال در اولیــن جلســه شــرکت کــردم… فکــرم کامــلا بســته بــود و ســلام کــردن هــای متعــدد در جلســه مــرا متعجــب مــی کــرد. بــه صــورت اجبــاری بدون تمایــل راهنمــا گرفتــم و کارکــردن قدمهایــی کــه هیــچ تعریفــی از آن درذهــن نداشــتم را آغــاز کردم.بــه دلیــل مصــرف مــواد همــراه بــا کارکــرد قــدم و پاکــی اندکــی کــه معمــولا بــه لغــزش مــی انجامیـد و شـلوغی ذهنـم، از انجمــن معتــادان گمنــام هیــچ درکــی پیــدا نکــردم.

انـگار هنـوز زمـان تسـلیم مـن فـرا نرســیده بــود!!! یکــی از مهمتریــن دلایــل لغزشــهای مــن داشــتن وابســتگی بــه جنــس مخالــف بــود.

وابســتگی بــا پاییــن و بالاشــدن احساســات و تخریبهــای عاطفــی و ســلب آرامــش و همچنیــن مصــرف کننــده بــودن طــرف مقابلــم باعــث مــی شــد پاکیهــای گاه بــه گاه چنــد روزه و چنـد ماهـه را کـه البتـه بـدون زیربنــای رســیدن بــه درک و بــه آخرخــط بودنــد را از کــف بدهــم. و امـروز نیـز اعتقـاد دارم هیـچ عامل مخربــی بــه انــدازه یــک وابســتگی، بــر مــا و پاکــی یــا بهبــودی مــا اثــر گــذار نیســت.مجددا بعــد از یکســال غیبـت وارد انجمـن شـدم و بـاز هـم بــه توصیــه راهنمــای وقــت، مبنــی بــر نداشــتن هیچگونــه ارتبــاط بــا تــازه واردانــی مثــل خــودم ترتیــب اثـر نـدادم و بـا خانمـی کـه متوجـه شــدم مواد صنعتــی مصــرف مــی کنــد، طــرح دوســتی ریختــم.

بازهـم درحالیکـه آن خانـم درمنزلش بــرای مــن مقــداری مــواد ســنتی تهیــه کــرده بــود، لغــزش کــردم و از فــرط ناامیــدی و خشــم، دچار جنــون شدم.ســه روز بعـد سـاعت ۹ شـب بــا حــال بســیار بــد بــا اعضـای مختلـف انجمـن تمــاس گرفتــم و هیــچ ســرویس و پاســخی دریافــت نکــردم.درآن ســاعت شــب بــرای بانــوان هیــچ جلســه ای وجـود نداشـت و مـن بـه صــورت ناگهانــی فکــر ورود بــه جلســه آقایــان بــه ذهنــم خطــور کــرد. وارد جلســه آقایــان شــدم. از ماوقــع آنشــب و بهــت و حیــرت همــه کــه بگذریــم، گویــا معجــزه ای اتفــاق افتــاد و مــن بــه درک رســیدم و همــان شــب جرقــه روحانـی درمـن زده شـد.  مــن در ۵ روز پاکــی، وابســتگی را کنــار گذاشــتم و بــا قــدرت بــدون ذره ای درد بابــت آن در انجمــن باقــی ماندم.تجــارب خیلــی زیـادی از راهنمـا رهجـو، بیمــاری و نواقــص و اصــول کســب کــردم و امــروز در آســتانه ۹ ســالگی، مشــغول بــه خدمــت و سپاسگزار پروردگار هســتم.

درباره نویسنده

مطالب مرتبط

3 نظر

  1. vaadeh.ir

    بهبودي و لغزش ( عود بيماري )
    بسياري از مردم تصور مي كنند مفهوم بهبودي فقط مصرف نكردن مواد مخدر است . آنها لغزش را نشانه شكست كامل و پرهيز از مواد مخدر به مدت طولاني را ، علامت موفقيت كامل مي دانند . اما تجربه ما كه برنامه بهبودي معتادان گمنام را دنبال مي كنيم ، نشان داده است كه مطلب به اين سادگي نيست . بنابه تجربه ما ، گاه لغزش براي عضوي كه قدري با انجمن ما مربوط شده است چنانچه تجربه تكان دهنده اي مي تواند باشد كه او را وادار به دنبال كردن جدي تر اين برنامه كند . در حالي كه عده اي از اعضاي ديگر ، با وجود پرهيز دراز مدت هنوز هم در اثر عدم صداقت و خود فريبي ، قادر نيستند از لذت بهبودي كامل و پذيرش اجتماعي بهره مند شوند اما در مجموع پرهيز كامل و مداوم از موادمخدر و تماس نزديك و مشاركت با اعضاء گروههاي معتادان گمنام ، بهترين راهي است كه زمينه رشد را براي يك معتاد فراهم مي كند .
    با آنكه معتادان همگي مانند يكديگرند اما شدت بيماري و سرعت بهبودي فردي آنها با هم تفاوت دارد . در بعضي از موارد لغزش ممكن است زمينه اي فراهم كند كه نهايتاّ به آزادي كامل فرد منتهي شود اما در مورد فرد ديگر آزادي او به آن بستگي داشته باشد كه با سماجت و عزم راسخ ، هر چه پيش آيد ، دو دستي به پاكي خود بچسبد تا از مرحله بحراني بگذرد . معتادي كه بتواند به هر طريق نياز و هوس مصرف را حتي براي يك مدت كوتاه نديده بگيرد و اختيارا فكار غير ارادي و رفتار اجباري خود را داشته باشد ، به نقطه عطفي رسيده است كه مي تواند در بهبوديش سرنوشت ساز باشد . گاه موازنه احساس آزادي و استقلال حقيقي ما به هم مي خورد و با آنكه ظاهراّ مي دانيم هر چه داريم در اثر اتكاء به يك نيروي برتر از خودمان و با كمك كردن و كمك گرفتن از ديگران و همدلي بدست آمده است اما به ميل به تك روي و در دست گرفتن دوباره اختيار زندگي ، ما را به طرف خود مي كشد . در طول دوران بهبودي ، هيولاهاي زندگي گذشته ،‌به دفعات به سراغمان خواهند آمد . ممكن است احساس كنيم كه زندگي دوباره بي معنا ، يكنواخت و كسل كننده شده است . ممكن است تكرار ايده هاي جديد ، مغزمان را خسته كند و از لحاظ جسمي هم به خاطر انجام مكرر اقدامات و فعاليتهاي تازه مان احساس كوفتگي كنيم امـــا احساس هر چه كه باشد فرقي نمي كند . ما مي دانيم كه اگر اين كارها را تكرار نكنيم ، مطمئناّ رفتار قديم خود را از سر مي گيريم و اگر چيزي كه داريم استفاده نكنيم آنرا از دست مي دهيم . اين دوره ها معمولاّ بهترين دوراني هستند كه ما در آن رشد و پيشرفت مي كنيم . با آنكه شايد ظاهراّ جسم و فكر ما از تمام اين چيزها خسته شده باشند اما بايد بردبار باشيم زيرا ممكن است قوه محركه تغيير و رستاخيز حقيقي ، در عمق وجودمان در صدد پيدا كردن راهي باشد كه بتواند انگيزه هاي دروني ما را دچار تحول كند و زندگيمان را تغيير دهد .
    بهبودي از طريق تجربه و بكارگيري قدمهاي دوازده گانه ،هدف ماست ، نه فقط پرهيز جسمي از مواد مخدر ، پيشرفت ما نياز به سعي و كوشش دارد . از آنجا كه يك فكر بسته ، به هيچ وجه ظرفيت پذيرش افكار نو را ندارد . بنابراين بايد به طريقي روزنه اي براي نفوذ در آن پيدا كرد و چون فقط خودمان مي توانيم ، اين كار را بـــراي خود انجام دهيم از اين رو لازم است مواظب دو دشمن دروني خود كه بي تفاوتي و تنبلي هستند باشيد . اينطور به نظر مي رسد كه مقاومت در برابر تغيير ، در خون ماست و فقط چيزي مانند يك انفجار اتمي مي تواند زمينه هاي لازم براي تغيير مسير در ما بوجود آورد . يك لغزش ( البته اگر بتوانيم جان سالم به در ببريم ) مي تواند چاشني اين انفجار را فراهم كند . گاه لغزش نزديكان و يا مرگ آنها ممكن است ما را به خود بياورد و چشم ما را در مورد لزوم يك عكس العمل شديد باز كند .

    پاسخ
  2. مسئول نشریات وعده

    اشتباه ڪردن ، قسمتے از یاد گیرے
    است ما همان قدر ڪہ از بہ هدف
    رسیـدن چیـز یاد مـے گیریم
    از شڪــستــــــــــ خوردن
    نــیــز یــاد مے گـیـریـم

    #پاڪزیستن

    پاسخ
  3. مسئول نشریات وعده

    روابط دائم در حال گسترش و تحول هستند وما  به خاطر اینکه روابط ما رشد میکنند و عمیق تر می شوند به طور مستمر در قلمروهای جدیدی قرار میگیریم البته همیشه اشتباه نیز خواهیم کرد این که قادر باشیم اشتباه خود را تشخیص دهیم آن را اصلاح کنیم و به راه خود ادامه دهیم هدیه ای از طرف قدم ده است که به ما یاد می دهد که چگونه از این که مشکلات کوچک به مشکلات بزرگ تبدیل شوند جلوگیری کنیم.
    ( پاک زیستن ص ۱۶۰) 

    پاسخ

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *