معتادان گمنام منطقه یک ایران 
دستمزد امید
بیسـت و هفـت سـال داشـتم کـه پیـام انجمـن معتـادان گمنـام بـه گوشـم رسـید. ایـن در حالـی بـود کـه از دوران نوجوانـی بـه مصـرف مـواد مخـدر روی آورده و تـا مـرز جوانـی پیـش رفتـه بـودم.
سـال اول را در جسـتجوی پـاک مانـدن، بهبـود بخشـیدن روابـط خانوادگـی، برگشـت و وصـل شـدن بـه اجتمـاع گذرانـدم، هـر چنـد گاهـی هـم سـردرگم مـی شـدم، امـا همچنـان بـه پاکـی خـود ادامـه مـی دادم، تولـد یـک سـالگی بزرگتریـن هدیـه ی انجمـن بـه مـن بـود چرا کـه باورهای پوسـیده ی گذشـته در مـن کـم کـم رنـگ باخـت و باورهـای جدیـد و سـازنده جـای آن را پـر کرد.
یـک هفتـه از تولـد یـک سـالگی مـن گذشـت کـه درگیـر بیمـاری جسـمی شـدم کـه سـرطان نـام داشـت و بایـد دوره هـای درمـان و جراحـی، آنهـم از ناحیـه گـردن را شـروع مـی کـردم و ایـن نیـاز بـه صبـر و شـهامت داشـت. بـا راهنمایـم صحبـت مـی کـردم متوجـه مـی شـدم کـه مهـم تـر از سلـامتی جسـمی حفـظ کـردن روحیـه ی مثبـت اسـت کـه مـی توانـد مـرا در جهـت حرکـت و رفـع ایـن مشـکل یـاری کنـد. تحـت هـر شـرایطی بـا وجـود هـر سـختی و درد بـه جلسـات مـی رفتـم، مشـارکت اعضا بیشـترین امیـد و انگیزه را در مـن زنـده مـی کـرد.
روز بـه روز از نظـر جسـمی بدتـر مـی شـدم در طـی پنــج ســال مــداوم هفــت بــار جراحــی و شــش بــار شــیمی درمانــی کــردم، گاهـی وسوسـه مـی شـدم، گاهـی هـم خسـته و خیلـی وقـت هـا حتـی از پـاک مانـدن هـم پشـیمان مـی شـدم. امـا علی‌رغـم همـه ی ایـن احساسـات امیـدی کـه باشـرکت در جلسـات و کارکـرد قـدم هـا بـه دسـت مـی آوردم مرا بـه جلـو مـی کشـاند.
در مسـیر بهبـودی مقاومـت سـختی را تجربـه کردم و دسـتمزد خـود را گرفتم، دسـتمزدی کـه در مقابـل بیمـاری اعتیـاد و بیمـاری جسـمی کـه داشـتم بـا پـاک ماندنـم گرفتـم. اکنـون هفـت سـال از آخریـن جراحـی و شـیمی درمانی مـن مـی گـذرد و مـن در معتـادان گمنـام حضـور مسـتمر و فعـال داشـته ام و هیچـگاه از کارافتادگـی دلیلـی بـرای خدمـت نکـردن و عـدم حضـورم نبـوده و همچنــان بــا اشــتیاق در عرصــه ی خدمــات و جلســات بهبــودی شــرکت میکنـم و بـه همدردانـم یـک پیـام مـی دهـم و آن ایـن اسـت کـه راه نجـات وجـود دارد…
کاظم. تهران
در دوران سختی به مراقبت خداوند اتکا میکنم و میدانم که نیروی برتر همواره به داد من خواهد رسید
فقط برای امروز
اکثر ما از بیماری دیگری به جز اعتیاد رنج می بریم.بعضی از آنها ممکن است پیامد مستقیم اعتیاد باشند یا حاصل اتفاقاتی که در دوران مصرف برایمان افتاده است. بعضی دیگر ممکن است ربطی به بیماری اعتیادمان نداشته باشند، اما مطمئنا بر بهبودی ما تاثیر می گذارند. بعضی اوقات به نظر می رسد این بیماری ها زندگی ما را در تحت سلطه خود درآورده اند. آموختن اینکه ابزاری که در NAبه دست آورده ایمرا چگونه برای غلبه بر چالش های دیگر استفاده کنیم، جزیی از زیستن تحت شرایط زندگی است.
پاک زیستن