معتادان گمنام منطقه یک ایران 

جلسه در فرودگاه

جلسه در فرودگاه

جلسه در فرودگاه

بعد از سی و هفتمین همایش خدمات جهانی اورالندوی فلوریدا در فرودگاه منتظر بودیم. پرواز ما ساعت هفت صبح روز یک شنبه بود، همانطور که می توانید تصور کنید قبل از فرودگاه در همایـش بـوده و لذت بردیم، بــه همیـن دلیـل تـا دیـر وقـت بیـدار مانـده بودیــم.

کمـی قبـل از سـوار شـدن اطـلاع دادنـد کــه پــرواز بــه تاخیــر افتــاده و دلیــل تاخیــر بــه خاطــر تغییــر پــرواز و گیــت هــای خروجــی بــوده اســت.

مســافران ناراحـت بـوده و بـا صـدای بلنـد اعتـراض مــی کردنــد. همسـرم بـه مـن گفـت: مـا در یـک برنامه روحانـی هسـتیم و بایـد کاری کنیم، شـاید بـه یـک جلسـه نیـاز داریـم!

بـه نظـر می رسـید دوسـتان همـدرد در آنجـا حضـور داشــتند و در ایــن پــرواز بــا مــا همســفر بودنـد. بـه گوشـی تلفنـم نگاهـی کـردم، برگــه هــای خواندنــی را پیــدا کــرده و بــا خــود گفتــم یــک جلســه میشــه برگــزارکـرد.

تعـداد کمـی بـه مـا نزدیـک شـدند و بـا هم گوشـه ای از سـالن نشسـتیم و جلسـه را شــروع کردیــم. همانطــور کــه جلســه ادامـه داشـت چنـد نفـر دیگـر بـه جمـع مــا اضافــه شــدند. در طــول برگــزاری جلســه مــردی آمــد و نشســت، وقتــی مشــارکت بــه او رســید گفــت: تــازه وارد برنامـه شـده و بـرای پـاک مانـدن خیلـی تـلاش کـرده اسـت.

در ادامـه گفـت هنـوز وسوسـه دارد و هـر زمـان کـه وسوسـه می شـود بـه جلسـه رفتـه و ایـن در فـرودگاه هـم سـراغش آمـده و نمـی دانسـت چـه کار کنــد و حتــی وسوســه اینکــه بــه سـمت مشـروب فروشـی بـرود را داشـته، و ابـراز کـرد چقـدر برگـزاری ایـن جلسـه توانسـت بـه او در ایـن مسـیر کمـک کند.

وقتــی کــه مشــارکت میکــرد اشــک در چشــمان هــر دوی مــا مــوج مــی زد و بــه همدیگــر نــگاه مــی کردیــم. وقتــی مشــارکتش تمــام شــد همــه برایــش دســت زدنــد و او را در آغــوش کشــیدیم.

در نهایـت پـرواز مـا آن روز لغـو شـد. مـن و همسـرم بـه اتفـاق سـه نفـر دیگـر کـه در آن جلسـه بـا هـم آشـنا شـده بودیـم، بعــد از پانــزده ســاعت بــا ماشــینی کــه اجـاره کـرده بودیـم، بـه خانـه رسـیدیم.

بارهــا در مــورد معجــزه ای کــه شــاهدش بودیــم صحبــت کردیــم و اینکــه مــا و همینطــور بقیــه کســانیکه در آن جلســه حضــور داشــتند هرگــز آن روز بــه یــاد ماندنــی را فرامــوش نخواهیــم کــرد.
کوین دی از کنتاکی آمریکا
NAWay اکتبر ۲۰۱۸

درباره نویسنده

مطالب مرتبط

3 نظر

  1. مسئول نشریات وعده

    زمانی که پاک سازی مخروبه گذشته آغاز میشود، مسائلی که لازم است در آنها رشد کنیم، ممکن است از بیرون قابل رویت نباشند. ما از عمل کردن بدون فکر و عکس العمل آنی نشان دادن، به جایی می رسیم که سعی میکنیم تمام تصمیماتمان دائمی باشند. چیزی باید ما را مجذوب کند. و برلی آن لازم است هدف داشته باشیم، در غیر این صورت با کارهای از روی وسوسه واجبار سر خود را گرم خواهیم کرد.
    پاک زیستن

    پاسخ
  2. مسئول نشریات وعده

    ما در رابطه با بهبودیمان با یک قدرت نابود کننده و قهار که قدرتش ما فوق ما است و می تواند ما را به لغزش بکشاند سر و کار داریم.
    پاک زیستن

    پاسخ
  3. مسئول نشریات وعده

    مادر رابطه با بیماری مان با یک قدرت نابود کننده و قهار که قدرتش ما فوق ما است و می تواند ما را به ِلغزش بکشاندسرو کار داریم.
    پاک زیستن

    پاسخ

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *