معتادان گمنام منطقه یک ایران 

تهیه ترازنامه قدم دهم

تهیه ترازنامه قدم دهم

تهیه ترازنامه قدم دهم

مـدت هاسـت کــه داشـتم بــا خـودم فکـر مـی کـردم چـرا نوشـتن ترازنامـه قــدم ده برایــم و اکثــر اعضــای انجمـن مشـکل اسـت. در صورتیکــه وقتـی سـردرگم و در عـذاب هستیم، راهنمایمـان معمـولا از مـا مـی خواهـد دربــاره اش بنویســیم. معمــولا هنــگام برداشـتن قلــم و کاغـذ گلایـه مـی کنیـم ولـی وقتـی قلـم روی کاغـذ مـی آوریـم مـی دانیـم قـادر بـه پایـان دادن بـه سـردرگمی و رنـج خـود هسـتیم.

مـی خواهـم در ایـن مطلـب تجربـهام را در مــورد برخــی از دلایلــی کــه باعــث مــی شــود نوشــتن ترازنامــه کاری سـخت و دشـوار بـه نظـر برسـد را بیـان کنـم. یکـی از مهـم تریـن دلایلـی کـه اکثــر اعضــا بــه آن اشــاره مــی کننــد ایــن اســت کــه نمــی داننــد از کجــا شــروع کننــد و اینکــه شــیوه درســت انجــام قــدم دهــم چیســت؟ فکــر مــی کنــم دو نقــص شــخصیتی در ایــن میــان نقــش بــه ســزایی دارد، کار امـروز را بـه فـردا اندختـن و کمـال گرایـی را مـی گویـم.

تأخیر در تهیه ترازنامه

مـن خـودم بارهـا تهیــه ترازنامــه را بــه تاخیــر انداختــهام تــا فرصــت مناســبی فراهــم شــود و حــس و حــال بهتــری پیــدا کنــم و… ولــی آنقــدری کــه شــروع بــه تهیــه ترازنامــه اهمیــت دارد چگونــه نوشــتن آن اهمیــت نــدارد. تجربــه مــن ایــن اسـت کـه بـرای شـروع نوشـتن ترازنامه بـه هیـچ وجـه سـخت نمیگیـرم و بـه جــای ســخت گیــری در مــورد تهیــه ترازنامــه، پشــتکار و اســتمرار الزام در نوشــتن آن را مــد نظــر قــرار میدهــم.

هــر روز زمانــی را بــه نوشــتن ترازنامــه اختصــاص میدهــم و مــواردی را یاداشــت می‌کنــم. از برگــه زندگــی بــه روال برنامــه بـه عنـوان الگـو اسـتفاده کـردم و ســوالاتش را در حــد تــوان پاســخ دادم، بعـد از مدتـی سـوالات ملکـه ذهنــم شــد و در طــول روز دیــدم کــه از اقــدام بــه عملــی اجتنــاب می‌کنــم، چــون دوســت نــدارم موقــع نوشــتن ترازنامــه بنویســم کــه کاش اینــکار را انجــام نــداده بــودم.

یــا اینکــه عملــی از روی عشــق و ایثــار انجــام مــی دهــم، بـه جلسـه مـی روم، بـا راهنمایـم صحبــت مــی کنــم و نشــریات انجمـن را مطالعـه مـی کنـم چـون دوســت دارم در ترازنامــه خــود ایــن مــوارد را ذکــر کنــم. مــی تــوان از اعضــای دیگــری کــه در ایـن زمینـه تجربـه دارنـد مشـورت گرفــت و شــیوه آنهــا را بــرای نوشـتن ترازنامـه بـرای مدتـی بـه عنــوان الگــو اســتفاده داد تــا بــه شـیوه مناسـب بـرای خـود رسـید.

نتیجه

مــن بــه ایــن نتیجــه رســیدم کــه در آغــاز <کمیــت> مهمتــر از <کیفیــت> اســت پــس تــا میتـوان بایـد در بـاره آن نوشـت. بــه تدریــج نوشــتن ترازنامــه بخشـی از برنامـه هـای روزانـه ام شـد و یکــی از عــادت هــای مثبــت زندگــی ام شـد.

بعـد از اینکـه ایـن عمـل را بـه طور موثـر، لـذت بخـش و آرامـش دهنـده و منظــم انجــام دادم دیــدم کــه چقــدر راهگشاســت. تجربـه مـن ایـن اسـت کـه شـاید مـن بــه راحتــی در اقرارهــای شــفاهی دروغ بگویـم یـا انـکار کنـم ولـی واقعـا دروغ نوشــتن مخصوصــا وقتــی کــه خــودم هســتم و قلــم و کاغــذ و وجدانــم، کار بســیار دشــواری اســت.

بیشــتر اعضــا فکــر مــی کننــد حتمــا بایــد موضــوع خاصــی اتفــاق افتــاده باشــد تــا شــروع بـه تهیـه ترازنامـه قـدم دهـم کننـد در صورتـی کـه خـود عمـل نوشـتن اسـت کــه اهمیــت بالایــی دارد. بــه قــول کتــاب فقــط بــرای امــروز: »مزایایــی کــه از طریــق عمــل ســاده نوشــتن بــه دســت مــی آوریــم بســیار اســت.« روشــنی فکــر، بازگشــایی قفــل هــای درونــی مــا و نــدای وجدانمــان تنهــا چنـد نمونـه از ایـن مزایا اسـت. نوشـتن بـه مـا کمـک مـی کنـد تـا بـا خودمـان صــادق باشــیم.

یعقوب ح از تهران

درباره نویسنده

مطالب مرتبط

3 نظر

  1. مسئول نشریات وعده

    بررسی اعمال روزانه خود را به خاطر میسپارم. اگر به کسی صدمه زده ام ان را جبران میکنم. درباره اینکه چگونه میتوانم به طرز دیگری عمل کنم فکر می کنم.
    فقط برای امروز

    پاسخ
  2. مسئول نشریات وعده

    قدم دهم ، ما را از زیر بار خرابکاری های حال حاضرمان آزاد می کند. اگر در مورد نواقص های مان حواسمان جمع نباشد، ما را به بن بستی میکشاند که دیگر نمیتوانیم از آن پاک بیرون بیاییم.
    کتاب پایه

    پاسخ
  3. مسئول نشریات وعده

    اکثر اوقات، رفتار ما با ارزش های ما در تضاد است. با این همه، انتظار داریم بقیه طبق معیار های ما زندگی کنند. مثلا اگر بشنویم بقیه در حال غیبت کردن از شخصی هستند، دلخور می شویم و خود را کنار می کشیم. بعد از این جریان برای مدتی احساس می کنیم از دیگران صالح تر و منزه تر هستیم، تا آنکه چندی بعد متوجه می شویم خود ما نیز دقیقا مشغول همان نوع غیبت کردن شده ایم. موقعیت های دیگری پیش می آید که احتمال دارد به شدت از دیگران انتقاد کنیم. مثلا از مردم انتظارات زیادی داشته باشیم، اما وقتی نوبت خود ما می رسد، انواع عذر و بهانه ها را می آوریم تا دیگران را توجیه کنیم آن معیار ها در مورد ما لازم نیست! اگر احساس کنیم دچار این قبیل دو گانگی ها و تردید های اخلاقی شده ایم، می توانیم از اصول قدم دهم برای حل مشکل خود استفاده کنیم.
    چگونگی عملکرد

    پاسخ

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *