تعهدی برای ماندگاری | شهاب هستم یک معتاد درحال بهبودی
عرض سلام و خسته نباشید دارم به دوستان خدمتگزار.
امروز احساس میکنم که توانایی عاشق بودن رو دارم. پس ضمن سلام مجدد خدمت تمام همدردانم میگم عاشق همه شما هستم. دوست دارم تجربه پاک موندنم در ارتباط با سبد سنت هفت رو با شما در میان بگذارم.
اوایل پاکی
به گفته راهنما فقط به خاطر اینکه بیکار نباشم رایگان روی یه کامیونت کار میکردم، بعد از چند وقت صاحب ماشین اجازه داد که اونروز درآمد حاصل از ماشین رو برای خودم بردارم که حدود ۹ سال پیش حداقل درآمد یک روز دویست هزار تومان میشد. من خوشحال، به عشق حمایت سبد سنت هفت ، زودتر از هر روز دیگه آغاز به کار کردم و دیرتر از هر روز دیگه دست از کار کشیدم. اما حاصل زحمت اونروز من صفر تومان بود.
نا امید به سمت منزل برگشتم.
کل پولی که همراه داشتم دو هزار تومان بود. از سر خیابانی که دوران مصرف مواد تهیه میکردم میگذشتم. وسوسه مصرف مواد سراغم اومد، شروع به حساب کتاب کردم که چطوری مواد تهیه کنم. فکر کردم خب دو هزار دارم، هزار تومان برای سیگار پانصد هم برای سبد، پانصد برای مواد.
با خودم فکر کردم با پانصد تومان که مواد نمیدن.
سبد سنت هفت
دوباره حساب کتاب کردم گفتم این هزار تومان برای سیگار این پانصد تومان برای سبد. مکث کردم. گفتم سبد؟ تازه یادم افتاد که من پاکم و جلسه میرم. سبد سنت هفت دارم. به خودم آمدم. به راهم ادامه دادم. به منزل رفتم. با راهنما و دوستان بهبودی موضوع را بیان کردم و امروز که این نامه را مینویسم نه سال و یک ماه و بیست و پنج روزه پاک هستم.
تعهدی برای ماندگاری
برای همه شما آرزوی پاکی، طول عمر به همراه بهبودی و عمری با عزت را دارم.
عاشق خالق عشق هستم و عاشق همه همدردانم.