معتادان گمنام منطقه یک ایران 
افکارم با چه صدایی با من صحبت می کند
بـا سلام و درود خدمـت اعضـای انجمـن معتــادان گمنــام، کــه پاکـی و زندگـی مـن بــه شما پیونــد خـورده و برنامـه معتادان گمنام برایم ماننـد نفـس کشیدن ارزشمند است کـه اگـر هـوای شما و عشق شما را درک نکنـم خواهم مــرد.بــه تمــام اعضایــی کــه امــروز بــه NA ملحــق شــده انــد، خوش آمد مــی گویــم.
همانطــور کــه همــه مــا روزی تــازه وارد بودیــم و دیگــران منتظــر مــا بودنـد، مـا هـم منتظـر شـما هسـتیم و یادمـان نمـیرود روزی را کـه ۲۴ سـاعت پاکــی خــود را اعــلام کردیــم، تشــویق شــدیم، فقــط بــرای امــروز را تمریــن کردیــم و از تــداوم پاکیمــان لــذت بردیــم. همــه مــا از ورود تــازه واردان حالمــان بهتــر میشــود. وقتـی در زمـان مصـرف خمـار میشـدم، افـکارم بـه مـن میگفـت؛ هرچـه زودتـر خــود را نشــئه کــن چــرا درد بکشــی. وقتــی دیگــران مــی خواســتند کمــک یــا کنترلــم کنندآنهــا را پــس مــی زدم و افــکارم مــی گفــت؛ آنهــا تــو را درک نمی‌کننــد، تــو بــرای زندگــی نیــاز بــه یــک مــاده مصرفــی دیگــر داری. تــا بــه مشـکلی بـر مـی خـوردم افـکار بیمـارم بــه مــن دســتور مــیداد مــواد مصــرف کــن تــا آنهــا را نبینــی.
صدای اعتیادم
از کار کــه اخـراج شـدم و دانشـگاه را تـرک کـردم، افــکارم گفــت؛ آخیــش از ایــن بــه بعــد بــا آســایش مصــرف کــن چــون دیگــر کســی بــه تــو گیــر نمیدهــد. خانــواده ام طـردم کردنـد، و بـا خـود مـی گفتـم؛ اشــکالی نــدارد تــازه آزاد شــده ام! حــالا دیگــر از مصرفــم لــذت میبــرم. بایــد بگویـم صـدای بیمـاری مـن در افـکارم بسـیار قدرتمنـدبـود و سـریعا ً بهانـه و دسـتاویزی برایـم درسـت میکـرد کـه حـق بـه جانـب شـوم. بـا قاطعیـت بـا مـن حـرف مـیزد و بدتریـن چیزهـا را برایـم لـذت بخـش جلـوه مـیداد. مـن نیـز در همـه حـال تحت اجبـار بیمـاریام بــودم.
، متوجــه شــدم در درونــم هـم صـدای بیمـاری شـنیده مـی شـود و هـم صـدای بهبـودی. بسـیاری اوقـات بـرای تشـخیص ایـن صداهـا دچـار مشـکل مـی شـوم کـه چگونـه بـه جـای اعتیـادم صـدای بهبـودی را درک کنـم و انتخـاب صحیحـی برای رفتـارم داشـته باشـم. اگـر اقـرار صادقانـهای در مـورد وسوســه های مصــرف و افــکارم بــا راهنمایــم داشــته باشــم کمــک مناســبی بــرای تشــخیص ایــن صداهــا پیـدا می‌کنـم. گاهـی خـود مشـغولی و شـلوغی ذهنـم بـه مـن اجـازه تصمیـم گیـری درسـت را نمـی دهـد. پنهــان کــردن افــکارم میتوانــد آنهــا را قدرتمندتــر کنـد و حتـی در طـول پـاک بودنـم بـه اجبـار اعتیـادم تـن بدهـم و دچـار آشـفتگی شـوم.
حضــور در جلســات و مشــارکتهایی کــه مــی شــنوم مـی توانـد ذهنـم را آرام کنـد، آنـگاه انتخـاب بهتـری در آرامــش خواهــم داشــت.
صدای بهبودی
تجربـه شـخصی مـن اینگونـه اسـت کـه مغـزم همـواره در حــال فکــر کــردن اســت، اگــر بــه اعتیــادم توجــه کنــم پــر از حالــت هــای بیمارگونــه ماننــد قضــاوت و تصمیمهــای عجولانــه میشــوم. اگــر برنامــه ای از اصــول و بهبــودی بــه افــکارم بدهــم بســیار خــلاق و مثبــت خواهــم شــد و مــی توانــم از ارزش هایــم در خدمـات و روابطـم اسـتفاده کنـم. گاهـی اوقـات نیـاز اسـت کـه علـی رغـم افـکارت رفتـار مناسـبی داشـته باشــی. اقــدام و عمــل درســت افــکار مــا را بــه ســمت و ســوی مناســبی می‌کشــاند. مثــلا ً شــبی کــه حــال خوبـی نـداری افـکارت مـی گویـد امشـب جلسـه نـرو، حضــور در جلســه مــی توانــد بــه مــرور افــکار مــا را بهتــر کنــد.
زمانهایـی بـود کـه مـی شـنیدم اعضایـی مـی گفتنـد کلــه ات بــه دردت نمــی خــورد، آن را ببــر بیانــداز بیـرون. امـا امـروز چنیـن اعتقـادی نـدارم فقـط بایـد یـاد بگیـرم اگـر در افـکارم صـدای اعتیـاد شـنیده مـی شــود از برنامــه معتــادان گمنــام کمــک بگیــرم. مثــلا برنامـه ریـزی داشـته باشـم، تمرکـزم بـر روی بهبودیـم باشــد، بــا راهنمایــم مشــورت کنــم، از نیــروی برتــرم طلـب کمـک و راهنمایـی داشـته باشـم، در قـدم هایـم جسـتجوگر باشـم و بـه صـدای بهبـودی درونـم ارزش بدهـم و خـود را بـه آن متعهـد بدانـم.
اگــر در روش تفکرمــان اصــول روحانــی را الگــو قــرار دهیــم متوجــه میشــویم کــه معنــی بهبــودی فکــر نکـردن و بـی خیالـی نیسـت بلکـه قسـمتی از بهبـودی بــا تفکــر ســالم مــا و اقــدام و عمــل شــکل میگیــرد.
معتاد گمنام از ورامین بــا تشــکر از خدمتگــزاران وعــده، خســته نباشــید، خــدا قــوت
از عمل کردن بدون فکر و عکس العمل آنی نشان دادن، به جایی میرسیم که سعی میکنیم تمام تصمیماتمان دائمی باشد.
پاک زیستن
بیماری اعتیاد به اشکال مختلف ” وسوسه فکری و اعمال ناشی از اجبار” که هیچ رابطه ای با مواد مخدر ندارد، آشکار می شود. گاه در مورد مسائلی که شاید پیش از قطع مصرف مواد، اصلا برای ما اهمیت نداشت، خود را دچار وسوسه و رفتار ناشی از اجبار می یابیم. ممکن است بار دیگر سعی کنیم که خلا وحشتناک درونی را که گاه و بی گاه به سراغمان می آید، با چیزی خارج از خودمان پر کنیم. هر زمان متوجه می شویم از چیزی برای تغییر احساسات خود استفاده می کنیم، باید اصول قدم اول را اجرا کنیم.
چگونگی عملکرد
سلام من نامزدم قبلا الکل مصرف میکرد و الان شیش ساله پاکه وجلسات na رو مرتب میره وقتی نمیره حالش بد میشه انگاری میشه یه آدم دیگه یه اخلاقای جدید ک نمیدونم چجوری باهاشون برخورد کنم پرخاش گر میشه زود عصبی میشه و وقتی ازش دلیل میخوام برای کاری ک انجام میده میگه نباید دلیل یا توضیحی بخوای باید فقط بگی چشم بخاطر بسماری کرونا فعلا جلسات برگزار نمیشن و نمیدونم چیطوری با رفتارش کنار بیام
با سلام و ادب
جلسات مجازی ما در حال برگزاری هستند و لینک و آدرس آنها هر روز روی صفحه اینستاگرام وعده ، استوری می شود: https://instagram.com/vaadeh.ir
با سلام و تشکر، شاید جواب خیلی دیر باشه و به کارتون نیاد. پیشنهاد میکنم تا باز شدن جلسات که خیلیم نزدیکه تشویقش کنید تو جلسات مجازی و آنلاین شرکت کنه،