داروی توقف روزمرگی | از سر کار می‌رم خونه. کیفم را طوری که مارادونا توپ رو با دست و حرفه‌ای در جام جهانی 86 فرو کرد تو دروازه انگلستان، لای دو تا کمد پرت می‌کنم. لباس‌ها یکی در میان روی مبل و تو جالباسی آویزان رها می‌شوند. اینها نشانه‌هایی است ک ...

بیشتر بخوانید

از یک راهنما بپرس | این عنوان سلسله مطالبی است که در شماره های مختلف مجله (تنهایی هرگز) never alone به چاپ می رسد. آنها در هر شماره به سراغ چند نفر از راهنماهای قدیمی منطقه خودشان رفته و یک سری سوالات متداول را از ایشان پرسیده و تجربه آنها را من ...

بیشتر بخوانید

توهم اعتماد به نفس | سلام؛ اوایل وقتی وارد برنامه شدم، همیشه حسرت چیزی را داشتم. اعتماد به نفس کاذب با مصرف مواد با خود می‌گفتم : قبول مصرف مواد چیز خوبی نیست اما خاطراتی که از گرفتن اعتماد به نفس و انرژی به واسطه مصرف داشتم، مرا گاهی اوقات (که ...

بیشتر بخوانید

مُردِگی با اعتیاد | ۳۲ سالگی سنی بود که همیشه در سالها و روزهای کودکی و نوجوانی ام فکر می کردم هیچوقت به آن دست پیدا نمی کنم . همیشه چیزی درونم می گفت که تو تا سی سالگی بیشتر زنده نیستی ، تو شب تولد سی سالگیت خواهی مُرد و من مُردَ‌م ، دقیقا شب ت ...

بیشتر بخوانید

من و اعتیاد | زندگی من به سه مرحله تقسیم شده که من سه مرحله رو به طور اختصار براتون می نویسم. و اگه این سه مرحله و یا هر کدوم از این سه مرحله ‌بتونه مسیر یه نفر رو از تاریکی به روشنایی تغییر بده من دیگه ازاین دنیا هیچ چیز نمی خوام. مرحله اول زند ...

بیشتر بخوانید