معتادان گمنام منطقه یک ایران 

تماس دائم با بیماری و بهبودی

تماس دائم با بیماری و بهبودی

قرار بود به تهیه ترازنامه شخصی خود ادامه دهم. «ترازنامه شخصی» یعنی توجه خاص به نقش خود و قبول مسئولیت خطاهایم. قرار بود به طور مرتب نسبت به عواطف و وضعیت روانی و روحانی خود آگاه شده و سریعأ به آن اقرار کنم. هفت قدم اول تا حدودی توانسته بود رابطه مرا با دنیای درونی خود ترمیم کند. از شناخت نسبت به بیماری اعتیاد در قدم اول تا باور به نداشتن سلامت عقل و باور به حضور نیرویی مقتدر و مهربان تا سپردن امور به دستان پرقدرت او و ترازنامه شخصی و نواقص و کمبودها. بعد از آن در قدم نهم به دنیای بیرونی از خود پا گذاشته و مستقیمأ با آنها روبه رو شده بودم. حالا لازم بود تا تمام اصول و اعمالی که در قدمهای قبلی یاد گرفته بودم، به طور کامل و مداوم به کار بگیرم. از نقش های متفاوت و مخربی که در اتفاقات روزانه داشتم . نقشهای مخربی چون عضو ناسازگار، سلطه جویی که می‌خواهد همه چیز را در کنترل خود بگیرد، پرخاشگری که همه را تخریب می‌کند، ترسویی که شهامت رویارویی با زندگی راندارد، راهنمایی که تصور می کند تمام امور و تصمیمات و زندگی رهجو فقط باید با اجازه او انجام شود، احساس بی‌کفایتی تا ترس از دیده نشدن و تحمل بار حقارت. این‌ها کمترین احساساتی بود که باید به طور روزانه با آنها در تماس قرار می‌گرفتم و قبل از آنکه به اعمال مخربی تبدیل شود، سریعأ اقرار شوند.
الگوهای ناسالمی که سالها با آنها زندگی کرده و تنها ابزار حیاتی من به شمار می‌رفت. زدی ضربتی ضربتی نوش کن. با هر کی مثل خودش رفتار کن. کلوخ انداز را پاداش سنگ است. حالا می‌بایست نسبت به تصحیح هر یک از این الگوها اقدام کرده و در جستجوی الگوهای سالم و خواست خداوند بر می‌آمدم. باید در ترازنامه شخصی فقط به شخص خودم و نقشی که در اتفاقات ایفا کرده بودم، توجه می‌کردم. آیا به اندازه کافی مهربان بودم؟ آیا نسبت به تازه واردان همدلی و محبت داشتم؟ آیا برای یک جلسه اضافه و تماس با یک عضو تلاش کردم؟ آیا خسارتی زدم؟ لازم بود تا ببینم خدماتم با حفظ گمنامی بوده و یا کار درست با نیت درست محقق شده بود؟ قدم دهم مرا مکلف می‌کرد تا با جسم و روان خویش مهربان تر باشم.
قدم دهم مرا ملزم می‌کرد تا به طور مستمر و مرتب ترازنامه را تهیه کرده و سپس به کارکرد قدم ها و سنت‌هایی که می‌توانست مرا در رو به رو شدن با آن چالش کمک کند، بپردازم. مشارکت ناسالم و از روی غرایز شخصی موجب می‌شد تا سنت یک را مجددأ کارکنم. یا برخورد خصمانه و قضاوت گرانه به من یادآوری می‌کرد که سری به قدم های شش و هفت بزنم. در واقع قدم دهم یعنی کارکرد قدمهای قبلی به طور مرتب. هر چه بیشتر در انجام این قدم پیشرفت می‌کنم، درمی‌یابم که دیدگاهم نسبت به مسائل نه تنها تغییر کرده، بلکه به مراتب سنجیده‌تر و عمیق‌تر شده است.
در واقع قدم دهم به نوع متفاوتی به روحانیت من کمک کرده است: از طریق ایجاد آگاهی از اینکه در زندگی «امروز» من چه می‌گذرد؟
سارا- ق – تهران

 

 

قدم دهم: ما به تهیه ترازنامه شخصی خود ادامه دادیم و هرگاه در اشتباه بودیم سریعأ به آن اقرار کردیم

درباره نویسنده

مطالب مرتبط

5 نظر

  1. vaadeh.ir

    قدم دهم “ما به تهیه ترازنامه شخصی خود ادامه دادیم و هر گاه در اشتباه بودیم سریعاً به آن اقرار کردیم. ”
    بهبودی در معتادان گمنام به معنای آموختن روش زندگی است. به کار گرفتن اصول روحانی نه قدم پیشین در زندگی، به ما این فرصت را می دهد با خود و دیگران در صلح و آرامش زندگی کنیم. ارزیابی خود، رویارویی با نواقص اخلاقی خود و قبول مسئولیت خطاهای خود، همگی عوامل مهم و حساسی برای اجرای اصول روحانی در زندگی هستند. با کارکرد قدم دهم، هر روز بیشتر از عواطف و وضعیت روانی و روحانی خود آگاهی پیدا می کنیم. هر چه بیشتر در کارکرد این قدم پیشرفت میکنیم، در می یابیم که دیدگاه ما نسبت به مسائل نه تنها تغییر یافته، بلکه به مراتب سنجیده تر و عمیق تر شده است.
    برخی از ما قدم چهارم را به یاد می آوریم و از خود میپرسیم پس از کارکرد این قدم چرا باید قدم دهم را بردارم؟ فکر می کنیم تمام اشتباهات گذشته خود را طی کارکرد قدمهای قبلی تصحیح کردهایم و از آنجا که قصد نداریم آن اشتباهات را بار دیگر تکرار کنیم، پس چه لزومی دارد که با چنین جدیتی خود را مورد سنجش قرار دهیم؟ قدم دهم به نظر اکثر ما خستهکننده است. این قدم اقدام مشقت باری است که می توان آن را به طور کلی نادیده گرفت. لیکن باید به رشد خود ادامه دهیم و قدم دهم به ما برای تداوم این امر کمک میکند. با آنکه به طور پی در پی به قدمهای قبلی باز خواهیم گشت، ولی قدم دهم به نوع متفاوتی به روحانیت ما کمک خواهد کرد: از طریق آگاه کردن ما از وضعیت کنونی زندگی خود.

    عملکرد برای ما بسیار اهمیت دارد که با افکار، روحيه، احساسات و رفتار خود آگاهانه در ارتباط باشیم. هر روز در زندگی ما، مشکلات جدیدی به وجود میآیند. بهبودی ما مستقیما به تمایل ما در رویارویی با این مشکلات بستگی دارد. تجربه نشان داده است بعضی اعضا، حتی پس از مدتهای طویل پاکی، دوباره دچار لغزش میشوند. دلیل این گونه لغزشها معمولا این است که چنین افرادی در بهبودی خود مسامحه گر و تنبل میشوند و اجازه میدهند رنجشهایشان بیشتر شود و در ضمن از زیر بار اقرار به خطاهای خود شانه خالی میکنند. به تدریج آن رنجشهای کوچک، دروغگوییهای کوچک و کینههای موجه، مبدل به نارضایتیهای عمیق، خود فریبیهای جدی و رنجشهای بسیار جدی تر می گردند. نباید اجازه دهیم این تهدیدات سد راه بهبودی ما شوند، پس میبایست این گونه مشکلات را به محض وقوع برطرف کنیم.
    در قدم دهم تمام اصول و اعمالی را که در قدمهای قبلی فراگرفتهایم، به طور کامل و مداوم در زندگی به کار می گیریم. روز را با تجدید تصمیم خود درباره زندگی بر اساس خواست و مشیت نیروی برتر شروع می کنیم و این تجدید میثاق مسائل روحانی را در صدر افکار ما قرار میدهد. حتی با این حال، مرتکب اشتباهاتی خواهیم شد که اکنون برای ما کاملا شناخته شده هستند. اکنون می توانیم تقریبأ هر خطایی را از طریق نواقص شخصیتی قدم ششم شناسایی کنیم، سپس با فروتنی، از خداوند – بدان گونه که او را درک میکنیم – استدعا می کنیم نواقص اخلاقی ما را برطرف کند. این درخواست، همان اهمیتی را دارد که در قدم هفتم داشت!
    در قدم دهم این گونه اقدامات را به شکل منظم انجام میدهیم. هر روز ترازنامه خود را در نظر می گیریم و به موقعیتهایی که اصول روحانی را رعایت نکرده ایم، توجه می کنیم. آنگاه سعی میکنیم دوباره بر اساس این اصول عمل کنیم. مثلاً اگر متوجه شدیم مایلیم از روی اجبار و بدون عاقبت بینی رفتار کنیم، بلافاصله بر اصول روحانی تمرکز می کنیم و بر طبق این موازین در مسیر بهبودی خود به جلو پیش برویم.
    با اینکه عادت دادن خود به انجام مرتب این قدم در ابتدا احتمالا مشکل خواهد بود، ولی باید پشتکار داشته باشیم. می توانیم طی روز زمان معینی را به بررسی ارزشهای خود اختصاص دهیم، ولی هدف نهایی ما این است که رفته رفته بتوانیم در تمام مدت روز اعمال خود را زیر نظر داشته باشیم. هر لحظه سعی می کنیم از اعمال خودمان آگاهی بیشتری داشته باشیم. باید برای کار کرد این قدم انضباط داشته باشیم و اگر این انظباط را مدتی رعایت کنیم، قدم دهم همچون نفس کشیدن به یک عادت تبدیل خواهد شد.
    منظور این نیست به خود سخت بگیریم و با سماجت در پی یافتن انگیزهها و مشکلاتی باشیم که در واقع شاید وجود خارجی هم نداشته باشند؛ بلکه تنها لازم است به ندای وجدان خود گوش فرا دهیم و توجه کنیم به ما چه می گوید. زمانی که احساس ناراحتی می کنیم گوشه ای از کار ما اشکال دارد، باید بدان توجه کنیم. اگر مدتی است احساس گناه و عصبانیت می کنیم، میتوانیم با آن مقابله کنیم. از این پس وقتی مسئله ای ما را آزار می دهد، آن را درک می کنیم و اگر هم فوراً متوجه نشویم، معمولاً چندان طول نخواهد کشید. به محض آنکه احساس ناراحتی میکنیم، سعی می کنیم عامل این ناراحتی را پیدا کنیم و هر چه سریع تر در مورد آن کاری انجام دهیم.
    با اینکه سعی می کنیم در تمام طول روز آگاه باشیم، ولی حالت دیگری نیز به آگاهی ما کمک میکند. میتوانیم در پایان هر روز بنشینیم و خیلی آرام بیندیشیم در طی آن روز چه اتفاقاتی پیش آمده و چه عکس العملهایی در مقابل انها نشان دادهایم. گاهی راهنما به ما پیشنهاد

    ۹۸
    عملکرد می کند قدم دهم خود را بنویسیم. می توانیم از اطلاعاتی که در یکی از جزوههای NA به نام زندگی به روال برنامه وجود دارد، استفاده کنیم. در این قدم نیز همان گونه سؤالاتی را از خود می پرسیم که در قدم چهارم پرسیدیم. اما در اینجا تأكيد ما بر روی امروز است. به رفتار کنونی خود نگاه می کنیم و از خود می پرسیم آیا به ارزشهای خود احترام می گذاریم؟ آیا امروز صداقت داشته ایم؟ آیا احترام و عزت نفس خود را در روابط خود با دیگران مورد ملاحظه قراردادهایم؟ آیا در حال پیشرفت هستیم یا در حال پس گرایی به الگوهای رفتاری سابق خود؟ در واقع، تصویری کلی از وقایع روزمره خود در ذهن مجسم میکنیم.
    برای ارزیابی وقایع یکی از روزهای زندگی و یا حتی تمام روزهای زندگی خود لازم است از فروتنی که در قدمهای قبلی به دست آوردهایم، مدد بجوییم. مسائل بسیاری درباره خود فرا گرفته ایم: در گذشته چگونه با زندگی روبرو میشدیم؟ اکنون چگونه میخواهیم با زندگی روبرو شویم؟ واقعیت این است که اقرار فروتنانه و بررسی منصفانه نقشی که در زندگی خود ایفاء کرده ایم، محتاج به بهره گیری از بینشی والا و خودآگاهی پیشرفته است.
    ممکن است در تشخیص اینکه کجا اشتباه کردهایم با مشکل روبرو شویم، چرا که اغلب عادت کردهایم حق را با خود بدانیم. مثلا در مقطعی از بهبودی، به جلسه اداری یک گروه میرویم و کاملا مطمئنیم گروه چه کار باید کند. تمام جوانب امر را سنجیدهایم و با تأکید بسیار، عقاید خود را در جلسه ابراز میداریم. آن قدر از صحت عقاید خود مطمئن هستیم که دیگر خود پسندی و غرور را در خود نمیبینیم. چشمان ما بسته است و نمیبینیم چگونه با احترام نگذاشتن به عقاید دیگران به آنها و خود آزار میرسانیم.

    ۹۹
    قدم دهم اغلب اوقات، رفتار ما با ارزشهای ما در تضاد است. با این همه، انتظار داریم بقیه بر طبق معیارهای ما زندگی کنند. مثلا اگر بشنویم بقیه در حال غیبت کردن از شخصی هستند، دلخور میشویم و خود را کنار می کشیم. بعد از این جریان برای مدتی احساس میکنیم از دیگران صالح تر و منزه تر هستیم، تا آنکه چندی بعد متوجه میشویم خود ما نیز دقیقا مشغول همان نوع غیبت کردن شده ایم. موقعیتهای دیگری پیش می آید که احتمال دارد به شدت از دیگران انتقاد کنیم. مثلا از مردم انتظارات زیادی داشته باشیم، اما وقتی نوبت خود ما می رسد، انواع عذر و بهانهها را می آوریم تا دیگران را توجیه کنیم آن معیارها در مورد ما لازم نیست. اگر احساس کنیم دچار این قبیل دوگانگیها و تردیدهای اخلاقی شده ایم، می توانیم از اصول قدم دهم برای حل مشکل خود استفاده کنیم.
    در مواقعی از زندگی متوجه میشویم در موقعیتی قرار گرفته ایم که ظاهرا با ارزشها و باورهای شخصی ما مغایرت دارند. به عنوان مثال، اگر اخیرا در شرکتی استخدام شده ایم که کارفرما از ما انتظار دارد فعالیتهای تجاری غیر قانونی انجام دهیم، در چنین موقعیتهایی ممکن است احساس سردرگمی کنیم و ندانیم چه کاری باید انجام دهیم. تصمیم گیری در این شرایط برای اغلب ما مشکل خواهد بود. ممکن است وسوسه شویم یک تصمیم عجولانه بگیریم یا اینکه انتظار داشته باشیم راهنما برای ما یک راه حل ساده پیدا کند. اما دریافتهایم هیچ کس نمی تواند مشکل ما را حل کند. درست است که راهنما می تواند ما را راهنمایی کند، ولی در نهایت خود ما هستیم که باید با به کار گرفتن اصول برنامه، تصمیم خود را بگیریم و باز هم خود ما هستیم که باید جوابگوی وجدان خود باشیم. اگر بخواهیم وجدانی آسوده داشته باشیم، باید تصمیم بگیریم چه چیزهایی از لحاظ اخلاقی برای ما قابل قبول هستند و چه چیزهایی قابل قبول نیستند.

    ۱۰۰
    عملکرد تشخیص اینکه چه زمان در اشتباه هستیم، کار آسانی نیست، على الخصوص مواقعی که درست در وسط مخمصهای گیر افتادهایم. معمولا وقتی عصبانی هستیم، نمی توانیم با صداقت در مورد خود تصمیم بگیریم. فقط خواستهها و احتیاجات مقطعی و فوری خود را میبینیم. در چنین مواقعی راهنما احتمالا به ما پیشنهاد می کند از آن بخش خاص زندگی خود ترازنامه ای تهیه کنیم تا بتوانیم نقش خود را که در آن بخش پیدا کنیم. اگر دوستان انجمن متوجه شوند بر مبنای یک نقص شخصیتی رفتار می کنیم، احتمالا آنها هم پیشنهاد خواهند کرد با راهنمامشورت کنیم. روشن بینی درباره آنچه راهنما و دوستان NA به ما پیشنهاد می کنند، گوش دادن به آنچه وجدان ما می گوید و صرف مدتی وقت با خداوند خود در آرامش، همه و همه دیدگاه و برداشت ما را روشن تر و گسترده تر می کنند. |
    هر زمان از اشتباه خود آگاه شدیم – تفاوتی نمی کند پنج دقیقه، پنج ساعت یا پنج روز بعد از ماجرا باشد – باید هر چه زودتر به خطای خود اقرار کنیم و هر صدمهای را که زده ایم، جبران کنیم. در اینجا نیز دقيقة مانند قدم نهم متوجه میشویم فرآیند اقرار به خطاها و عوض کردن نوع رفتارمان، آزادی شگرفی برای ما به ارمغان خواهد آورد.
    باید به همان اندازه که در زمان جبران خسارت در قدم نهم محتاط بودیم، در اینجا نیز وقتی به جبران مسائل جاری خود میپردازیم، احتیاط کنیم. برای مثال، اگر متوجه شدیم در جلسهای با سکوت کردن و قضاوت ذهنی در مورد سخنان فردی دیگر، مرتکب عمل اشتباهی شدهایم، مسلما لازم نیست به آن شخص رجوع کنیم و به او بگوییم دربارهاش چه فکری می کردیم. در عوض، می توانیم از این پس صبر و تحمل بیشتری داشته باشیم.

    ۱۰۱
    قدم دهم باید به خاطر بسپاریم قدم دهم، جد و جهدی یک طرفه و اقدامی برای اعلام خطاهایمان نیست. باید در مقابل هر گونه تمایل به انجام افراطی این قدم مقاومت کنیم و دائما در پی یافتن نواقص شخصیتی خود نباشیم. هدف از کارکرد قدم دهم این است که تمایل داشته باشیم به افکار، رفتار و ارزشهای خود توجه کنیم و از آنها آگاهی پیدا کنیم و سپس به مواردی که باید تغییر دهیم، توجه کنیم. باید درک کنیم در اغلب اوقات انگیزههای ما خوب هستند و کارهای درستی انجام میدهیم. نواقص و نکات مثبت شخصیتی ما یکدیگر را حذف نمی کنند و مسلما در امور روزمره خود هم نکات مثبت و هم نکات منفی شخصیتی از خود بروز داده ایم.
    با کارکرد این قدم، هدفهایی مییابیم که اغلب در راستای بهبودی هستند. وقتی می بینیم در بخش خاصی از زندگی خود از پیشروی هراس به خود راه داده ایم، می توانیم مقداری ریسک کنیم و از نیروی برتر خود شجاعت لازم برای انجام این کار را بخواهیم. وقتی می بینیم خودخواه بودهایم، در عوض سعی می کنیم در آینده از خود سخاوت بیشتری نشان دهیم. وقتی متوجه می شویم در زمینه خاصی از زندگی عقب افتادهایم، دیگر لازم نیست از خوف عدم موفقیت و بیم از آینده اعصاب خود را درهم بریزیم. در عوض، می توانیم از اینکه خودشناسی پیدا کرده ایم، شکر گزار باشیم و به آینده امیدوار باشیم. می دانیم که با اجرای برنامه بهبودی کمبودها و نواقص ما تغییر خواهد کرد و رشد خواهیم کرد.
    در نتیجه کار کرد قدم دهم موفق خواهیم شد خود را به طور واقع بینانه تری بشناسیم. بسیاری از ما، از آزادی و رهایی خود از قید انتظارات غیر واقعی که در نتیجه اقرار به خطاهای خود به دست آوردهایم، سخن می گوییم. سابقا احساسات ما همچون پاندول ساعت دائمأ ازیک نهایت به نهایت دیگر تغییر پیدا می کرد، یعنی با احساس می کردیم

    ۱۰۲
    عملکرد وضعیت ما از همه بهتر است و یا احساس بی ارزش بودن می کردیم. اما اکنون تعادلی پیدا کرده ایم که باعث میشود برای خود ارزش بیشتری قائل شویم. مدتهاست نکات مثبت خود را نادیده گرفتهایم، اما کارکرد قدم دهم ما را دوباره متوجه ارزشهای خود می کند و امیدواری ما نسبت به زندگی امروز و آینده به نهایت افزایش مییابد. اکنون ما خود را همان گونه که واقعا هستیم، میبینیم. صفات خوب خود را همراه با نواقص خود پذیرا میشویم و میدانیم با کمک نیرویی برتر، تغییر یافتن برای ما امکان پذیر است. به انسانی تبدیل می شویم که میبایست باشیم: انسانی با مشخصات کامل یک انسان.
    تمام ما به ابراز محبت و توجه دیگران احتیاج داریم، ولی این مسئله بدین معنا نیست که برای آنچه تنها در درون خود ما یافت میشود، به دیگران وابسته شویم. می توانیم به انتظارات غیر منطقی خود از دیگران خاتمه دهیم و در عوض، در روابط خود بیشتر از خود مایه بگذاریم. روابط خصوصی، دوستیها و برخوردهای ما با اعضای خانواده، همکاران و حتی آشنایان دستخوش تغییراتی عمیق شدهاند. اکنون به میل خود از همنشینی با دیگران لذت می بریم، چرا که اکنون تنها به خود فکر نمی کنیم. بالاخره در می یابیم تمام ترفندهایی که برای دور نگاه داشتن مردم از خود اختراع کرده بودیم، غیر ضروری هستند و در اغلب اوقات دلیل اصلی مشکلات ما در روابط ما بوده اند.
    سالم تر شدن روابط ما نشان میدهد کیفیت زندگی ما به نوع قابل توجهی بهتر شده است. این تغییرات با اینکه ظاهرا به چشم نمی آیند و نامحسوس هستند، ولی معرف تغییرات عمیقی هستند که در درون ما به وقوع پیوسته است. دیدگاه ما نسبت به زندگی کاملا تغییر یافته است. در مقایسه با ارزشهای روحانی که امروز برای ما عزیز هستند، مسائلی مثل “شیک به نظر آمدن” یا مال اندوزی کم اهمیت شده اند. با شناخت ارزشها

    ۱۰۳
    قدم دهم در قدم دهم، دریافتهایم که باید برای بهبودی و رابطه خود با خداوند، بیشتر از هر چیز دیگری ارزش قائل شویم.
    اغتشاش درونی که سالها ما را رنج میداد، کاهش مییابد و دوران آرامش حقیقی ما طویل تر میشود. در طول این مدت، حضور خداوند را در زندگی خود احساس می کنیم. به گونهای ملموس از وجود او در کنار خود آگاه میشویم و برای یافتن راههایی برای حفظ و بهبودی رابطه خود با او آماده هستیم. از آنجا که در زندگی خود به دنبال هدف و جهت هستیم، قدم یازدهم را آغاز می کنیم.
    چگونگی عملکرد

    پاسخ
  2. vaadeh.ir

    قدم دهم
    «ما به تهيه ترازنامه شخصى خود ادامه داديم و هر گاه در اشتباه بوديم سريعاً بدان اقرار كرديم.»
    قدم دهم، ما را از زير بار خرابكارى‌هاى حال حاضرمان آزاد مى‌كند. اگر در مورد نقص‌هاي مان حواس مان جمع نباشد، ما را به بن‌بستى مى‌كشانند كه ديگر نمى‌توانيم از آن پاك بيرون بياييم.
    يكى از اولين چيزهايى كه در معتادان‌گمنام ياد مى‌گيريم، اين است كه اگرمصرف كنيم، بازنده میشويم و همين طور مى‌آموزيم كه اگر بتوانيم از انجام كارهايى كه باعث زجرمان مى‌شود، اجتناب كنيم، درد كمترى را تجربه خواهيم كرد. مفهوم ادامه روزانه ترازنامه شخصى، اين است كه ما عادت مى‌كنيم، خودمان، رفتارمان، ديدگاه‌مان و روابط‌مان را مورد بررسى قرار دهيم.
    ما بندگان عادتيم و در برابر طرز تفكر و واكنش هاى قديمى خود آسيب پذيريم. بعضى اوقات به نظر مى‌رسد كه ادامه مسير قديمى خود تخريبى، آسان‌تر از ورود به يك راه جديد و ظاهراً خطرناك است. ما ديگر مجبور نيستيم به دام الگوهاى قديمى خود بيفتيم. ما امروز حق انتخاب داريم.
    قدم دهم مى‌تواند به ما كمك كند كه مشكلات زندگى خود را حل كنيم واز تكرار آن جلوگيرى كنيم. ما در طول روز اعمال خود را بررسى مى‌كنيم. برخى ازما در مورد احساسات خود نيز مطالبى مى‌نويسيم و چگونگى آن ها را تشريح كرده ونقشى را كه ممكن است در به وجود آمدن اين مشكلات داشته باشيم، بررسى مى‌كنيم. آيا به كسى زيان رسانده‌ايم؟ آيا لازم است بپذيريم كه در اشتباه بوده‌ايم؟ اگر مشكلاتى وجود داشته باشد، سعى مى‌كنيم آن ها را حل وفصل كنيم. اگر به اين گونه مسائل رسيدگى نكنيم، خود به خود حادتر مى‌شوند.
    اين قدم مى‌تواند خط دفاعى ما در مقابل ديوانگى قديمى باشد. ما مى‌توانيم ازخود سؤال كنيم كه آيا در حال افتادن به ورطه الگوهاى قديمى خشم، رنجش و ترس نيستيم؟ آيا احساس نمى‌كنيم كه بدام افتاده‌ايم؟ آيا خودمان را به دست خود به دردسر نمى‌اندازيم؟ آيا بيش از حد گرسنه، عصبانى، تنها و خسته نيستيم؟ آيا زياد خودمان را جدّى نمى‌گيريم؟ آيا باطن خود را با ظاهر ديگران مقايسه نمى‌كنيم؟ آيا از بيمارى جسمى رنج نمى‌بريم؟ جواب اين سؤالات مى‌تواند به ما كمك كند كه بتوانيم با مشكلات روزمرّه خود روبرو شويم. ما ديگر مجبور نيستيم با احساس خلاء درونى زندگى كنيم. بسيارى از نگرانى‌هاى بزرگ و مشكلات اساسى ما به خاطر بى تجربگى ما در زندگى كردن بدون موادمخدّر است. غالباً وقتى ازاعضاى قديمى مى‌پرسيم كه چه بايد كرد؟ از سادگى جواب شان متعجب مى‌شويم.
    قدم دهم را مى‌توان سوپاپ دفع فشار خواند. ما اين قدم را وقتى كه كم و كيف مسائل روز هنوز از خاطرمان نرفته است، به كار مى‌گيريم. كارهايى را كه كرده‌ايم مى‌نويسيم و سعى مى‌كنيم اعمال خود را توجيه نكنيم. ترازنامه را معمولاً پس ازپايان روز مى‌توان نوشت. اوّلين كارى كه مى‌كنيم توقّف است! سپس با تأمّل به خود اجازه مى‌دهيم كه از موهبت فكر كردن بهره‌مند شويم. اعمال، واكنش‌ها و انگيزه‌هاى خود را بررسى مى‌كنيم. غالباً متوجّه مى‌شويم كه وضع‌مان به مراتب بهتر از آن است كه احساس‌مان به ما مى‌گويد. قدم دهم به ما اجازه مى‌دهد اعمال خود را بررسى كرده و قبل از آن كه وضع بدتر شود به خطاهاى‌مان اقرار كنيم. لازم است ازتوجيه اعمال‌مان، حذر كنيم. ما سريعاً به خطاهاى خود اقرار مى‌كنيم و آن ها را تشريح نمى‌كنيم.
    ما اين قدم را به طور مستمر كار مى‌كنيم. قدم دهم، قدم پيش‌گيرى است. هرچه بيشتر اين قدم را كار مى‌كنيم كمتر با قسمت تصحيحى آن سر و كار پيدا خواهيم كرد. اين قدم ابزار بسيار خوبى براى اجتناب از بدبختى‌هائى است كه ما بر سر خود مى‌آوريم. ما احساسات، عواطف، هوس‌ها و اعمال خود را زير نظر مى‌گيريم. به طورمرتب، مراقب خود هستيم و بدين ترتيب مى‌توانيم از تكرار اعمالى كه باعث بد شدن حال مان مى‌شوند، خوددارى كنيم.
    حتى در اوقاتى كه حال مان خوبست و همه چيز بر وفق مراد است نيز به اين قدم نيازمنديم. احساس خوب، براى ما چيز تازه‌اى است و بايد قدر آن را بدانيم. در وقت بدى اوضاع، مى‌توانيم چيزهايى كه در وقت خوبى اوضاع كاربرد داشته‌اند را امتحان كنيم. ما، حق داشتن حال خوب را داريم. ما، حق انتخاب داريم. دوران خوش، دام و تله هم مى‌تواند باشد و اين خطر وجود دارد كه فراموش كنيم. پاكى، اولويت اول ماست. براى ما مفهوم بهبودى به مراتب بيشتر از فقط خوشى است.
    لازم است به خاطر داشته باشيم كه همه اشتباه مى‌كنند. ما، هرگز كامل نمى‌شويم، اما با استفاده از قدم دهم مى‌توانيم خودمان را بپذيريم. ما با ادامه ترازنامه شخصى خود، هم اكنون و در همين جا، از خود و از گذشته خود رها مى‌شويم. ما ديگر موجوديت خود را توجيه نمى‌كنيم. اين قدم، به ما امكان مى‌دهدكه خودمان باشيم.
    “کتاب پایه”

    پاسخ
  3. ‍پینگ بک: وعده - تهیه ترازنامه قده دهم - معتادان گمنام - یک وعده هزاران پاداش - شماره ششم اسفندماه 1397

  4. نشریات وعده

    مرتکب اشتباه شدن جزئی از فرایند یادگیری است. ما به همان اندازه که با رسیدن به اهدافمان یاد می گیریم از
    مرتکب اشتباه شدن درس می گیریم. نوشتن ترازنامه فرایندی است که درآن تجارب گذشته مان را مرور کرده و
    می بینیم که کجا برطبق ارزش هایمان زندگی کرده و کجا این کار را نکرده ایم. اگر ترازنامۀ شخصی خود را نگیریم
    و دعا مراقبه نکنیم چطور درمیابیم که آیا اصول را درزندگی روزانۀ خود بکار گرفته ایم یا خیر؟ تحت این شرایط
    درمقابل واقعیت بیدار نخواهیم بود. قدمها ما را با اصول و همچنین با خودمان هماهنگ می نمایند. هرچه مهارت مان
    در این رابطه بهتر می شود, زودتر و زودتر می توانیم نکات انحرافی خود را تشخیص دهیم. اغلب کوچک ترین
    تغییرات منجر به بزرگترین تفاوت ها در زندگی مان می گردند. به همین ترتیب که انحرافی کوچک درمسیر یک
    کشتی دریایی منجر به تغییر بزرگی در مقصد آن کشتی می شود, ایجاد تغییرات کوچکی در نوع واکنش مان نسبت به
    زندگی می تواند ما را از الگوهای قدیمی و تکراری رها ساخته و باعث شود تا ما روش های تازۀ افکاری و رفتاری
    را به کارگیریم.
    کتاب پاک زیستن بخش داشتن عملکرد

    پاسخ
  5. ‍پینگ بک: بهبودی چیست ؟ - وعده - یک وعده هزاران پاداش معتادان گمنام-شماره19-اردیبهشت1399

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *